سامسونگ نمایشگر منحنی جدید سری T55 را با انحنای 1000R معرفی کرد

 

سامسونگ نمایشگر منحنی جدید سری T55 را با انحنای 1000R معرفی کرد

سامسونگ نمایشگر منحنی جدید سری T55 را با انحنای 1000R معرفی کرد . این نمایشگرها از انحنایی متناسب با چشم انسان برخوردار هستند.

سامسونگ هفته گذشته نمایشگر منحنی جدید سری T55 را با انحنای 1000R معرفی کرده است. این نمایشگر در مقایسه با نمایشگرهای مسطح معمولی از انحنای 1000R بهره برده است؛ این انحنا متناسب با چشم انسان بوده درنتیجه شاهد فشار کمتر چشمان خواهیم بود. در این نمایشگر منحنی، تمام صفحه به‌راحتی قابل رویت است و همین موضوع باعث می‌شود تا چشم به میزان کمتری دچار خستگی شود. این نمایشگر سامسونگ از گواهی TÜV Rheinland برخوردار بوده و با انحنای 1000R راحتی چشم را تضمین می‌کند.

نکات برجسته مانیتورهای منحنی سامسونگ T55

این نمایشگر از طراحی مینیمالیستی و بسیار زیبا برخوردار بوده و بدون حاشیه است. قاب پشتی نمایشگر جدید سامسونگ در پشت از ساختاری شبیه به پارچه بهره می‌برد و این نمایشگر دارای یک پایه‌ی فلزی باریک با کیفیت عالی است. نمایشگر منحنی جدید سری T55 سامسونگ از قابلیت AMD FreeSync بهره برده و بازی‌ها را به‌صورت یکپارچه به نمایش خواهد گذاشت. از سوی دیگر می‌توان به نرخ نوسازی ۷۵ هرتز و سرعت پاسخ‌دهی ۴ میلی‌ثانیه در این مدل اشاره کرد. همچنین می‌توان به زاویه دید ۱۷۸ درجه، رزولوشن ۱۰۸۰×۱۹۲۰، حداکثر روشنایی ۲۵۰ نیت و پنل VA در این نمایشگر اشاره کرد.

از جمله فناوری‌های به‌کار رفته در این نمایشگر می‌توان به Flicker Free برای کاهش سوسو زدن و کاهش لرزش تصویر اشاره کرد. سری جدید T55 برای محافظت از چشم، میزان نور آبی نمایشگر را به حداقل رسانده است تا از خستگی چشم نیز جلوگیری شود.

از رابط‌های به‌کار رفته در این نمایشگر می‌توان به سه‌گانه‌ی HDMI ،Display Port و D-Sub اشاره کرد که با کلیه‌ی دستگاه‌ها سازگاری خواهند داشت. یک نکته‌ی جالب در این نمایشگر جدید سامسونگ، بلندگوهای داخلی ۵ واتی هستند که عملکرد خوبی را ارائه خواهند کرد درنتیجه برای نمایش فیلم یا برنامه‌های تلویزیونی نیازی به اتصال بلندگوهای مجزا نخواهد بود. نمایشگرهای خمیده سری T55 سامسونگ در سه اندازه‌ی مختلف ۳۲ اینچی، ۲۷ اینچی و ۲۴ اینچی راهی بازار می‌شوند.

قیمت مانیتور، مشخصات فنی و هر اطلاعاتی که برای خرید ارزان‌ و آگاهانه‌ی انواع مانیتور اداری و گیمینگ نیاز دارید را در بخش محصولات  بیابید. در این بخش، علاوه‌بر مشخصات فنی دقیق انواع مانیتور ال‌جی، مانیتور ایسوس، مانیتور سامسونگ و بنکیو و دیگر برند‌ها، امکان مقایسه‌ی دو یا چند محصول درکنار گالری تصاویر رسمی محصولات دردسترس شما خواهد بود.

اپلیکیشن‌هایی که باید روی گوشی خود نصب کنید

اپلیکیشن‌هایی که باید روی گوشی خود نصب کنید

چند سال پیش که واتس‌اپ حق اشتراک سالیانه خود را به طور کلی حذف کرد، بسیاری این تصمیم را بی‌منطق در نظر گرفتند، اما سازندگان این اپلیکیشن توضیح دادند که آن‌ها قصد دارند شیوه استفاده کاربر از تلفن هوشمند را تغییر دهند. به اعتقاد توسعه‌دهندگان واتس‌اپ کاربر‌ها مدام خود را از نصب کردن اپلیکیشن‌های متعدد دور می‌کنند و آن‌ها قصد دارند و بسیاری از اپلیکیشن‌ها را در ساختار واتس‌اپ پیاده‌سازی کنند. اپلیکیشن‌هایی که باید روی گوشی خود نصب کنید:

کنون با گذشت چند سال از این تصمیم مشخص شده که حذف حق اشتراک تنها به افزایش تعداد کاربر‌ها منجر شده و تاثیری روی رفتار آن‌ها نداشته. همین موضوع باعث شده که همچنان استفاده از اپلیکیشن‌های مختلف بخش عمده‌ای از تجربه کار با تلفن‌های هوشمند را شکل دهد.

در شرایطی که اکثر کاربر‌ها برای ابتدای کار می‌دانند چه اپ‌هایی را روی تلفن خود نصب کنند، ما تصمیم گرفته‌ایم نرم‌افزار‌هایی را معرفی کنیم که در نگاه اول به سراغ آن‌ها نمی‌روید، ولی می‌توانند کیفیت کارایی تلفن شما را به شکل قابل توجهی افزایش دهند.

Lingua Player

اپلیکیشن Lingua Player یک مدیا پلیر قدرتمند است که به تازگی محبوبیت زیادی در پلی استور و مارکت‌های دیگر پیدا کرده؛

قابلیت‌های جذابی همچون آموزش یک زبان در هنگام تماشای ویدیو توسط زیرنویس و پنجره شناور، دلایل بسیار منطقی برای این محبوبیت به‌نظر می‌رسند. شاید پس از نصب این برنامه اولین اپلیکیشنی که بخواهید آن را با Lingua Player مقایسه کنید نرم‌افزار معروف و پرطرفدار MX Player باشد، البته باید اشاره کنیم که Lingua Player برخلاف MX Player، یک مدیا پلیر است، زیرا علاوه بر ویدیو این اپلیکیشن توانایی پخش موزیک را نیز دارد.

نرم‌افزار Lingua اینترفیس ساده و جذابی دارد، چه در هنگام پخش موزیک و ویدیو و چه در محیط خانه خود رابط کاربری دوست داشتنی و زیبایی دارد. موزیک‌پلیر تعبیه شده در این برنامه قدرت کافی برای پخش همه فایل‌های صوتی شما را داشته و تمام امکانات یک موزیک پلیر از جمله اکولایزر را دارد که می‌تواند شما را از داشتن یک موزیک پلیر جدا بی‌نیاز کند.

امکان بسیار جذابی که در کمتر نرم‌افزاری پیدا می‌شود، پنجره شناور پخش ویدیو است که توسط آن می‌توانید در هر جای محیط اندروید حتی در هنگام تایپ یک پیام و در هنگام ویرایش یک عکس، تماشای ویدیو خود را از دست ندهید.

---

DU Battery Saver

عمر باتری اسمارت فون‌ها و تبلت‌ها برای تمامی کاربران اهمیت زیادی دارد. اما متاسفانه بیش‌تر تولیدکنندگان اهمیت زیادی به این موضوع نمی‌دهند. این‌جاست که اپلیکیشن DU Battery Saver به کمک‌تان می‌آید. این برنامه با کمک ترفند‌ها و روش‌های مختلف در مصرف باتری صرفه‌جویی می‌کند و باعث می‌شود ساعت‌های بیش‌تری با گوشی‌تان کار کنید. برنامه‌های زیادی در مارکت حضور دارند و هر روز به تعداد آن‌ها افزوده می‌شود. از این رو باید با بهترین‌ها آشنا شویم و برای این کار باید به بررسی برنامه‌ها بپردازیم.

تکنولوژی این امکان را به ما می‌دهد تا راحت‌تر از گذشته کار‌های خود را انجام دهیم، سریع‌تر اعمال حرفه‌ای و روزمره را به پایان برسانیم و در فرآیند‌ها صرفه‌جویی کنیم. یکی از همین تکنولوژی‌های مرسوم، اپ‌ها هستند. اپلیکیشن DU Battery Saver هم جز این خانواده بزرگ محسوب می‌شود و با ویژگی‌های جذابی به بازار عرضه شده است.

این برنامه کاربردی تاحالا بیش‌تر از ۱۰۰ هزار بار توسط کاربر‌های ایرانی دانلود شده و امتیاز بالایی را از سوی ان‌ها کسب کرده.

به‌جرات می‌توان گفت اپلیکیشن DU Battery Saver یکی از بهترین برنامه‌ها برای صرفه‌جویی در مصرف باتری است. چراکه با استفاده از روش‌های مختلفی قادر به کاهش اعمال پس‌زمینه گوشی و در نتیجه افزایش طول عمر باتری است. به‌عنوان مثال با مراجعه به اپلیکیشن و لمس دکمه OPTIMIZE می‌توانید عمر باتری اسمارت فون‌تان را بیش‌تر کنید.

جالب است بدانید اپلیکیشن DU Battery Saver این اجازه را به شما می‌دهد تا با ایجاد یک میان‌بر در صفحه اصلی موبایل‌تان به این دکمه دسترسی داشته باشید. به این ترتیب حتی نیازی نیست وارد برنامه شوید. گوشی هوشمندتان داغ شده است؟ نگران این هستید که ممکن است هر لحظه بترکد؟ پس باید اپلیکیشن DU Battery Saver را نصب نمایید. با کمک قابلیت Cooler برنامه می‌توانید دمای تراشه را تا حد قابل‌توجهی پایین بیاورید.

یکی از ویژگی‌های دوست‌داشتنی اپلیکیشن DU Battery Saver، قابلیت سوایپ آن است. به این ترتیب در هر جایی فقط کافی ا‌ست از گوشه نمایشگر عمل سوایپ را انجام دهید تا بتوانید در همان لحظه طول عمر باتری گجت‌تان را بیش‌تر کنید. اپ مذکور اطلاعات خوبی در مورد سلامت باتری موبایل‌تان و میزان طول عمر آن با استفاده‌های گوناگون ارایه می‌دهد. در این برنامه می‌توانید حالت خاص خود را تنظیم کنید تا مثلا ویبره غیرفعال باشد و وای‌فای همیشه روشن بماند.

---

Photo Editor

به‌جرات می‌توان گفت هر روز اپلیکیشن‌های بسیاری به بازار‌های اندرویدی عرضه می‌شوند. برنامه Photo Editor نیز یکی از همین ده‌ها یا شاید صد‌ها اپ به‌حساب می‌آید. در واقع برنامه‌ها برای راحت‌تر کردن زندگی توسعه داده می‌شوند و با کمک آن‌ها می‌توانیم طیف گسترده‌ای از کار‌ها را ساده‌تر و سریع‌تر به پایان برسانیم. اما همین تعداد زیاد اپلیکیشن‌ها باعث سردرگمی کاربران شده و انتخاب را دشوارتر کرده. به این ترتیب باید به بررسی اپ‌ها بپردازیم تا با قابلیت‌ها و نقاط قوت و ضعف هر یک از آن‌ها آشنا شویم.

اپلیکیشن‌های بی‌شماری در حوزه ادیت تصویر به مارکت‌های مختلف اندرویدی معرفی شده‌اند و Photo Editor نیز جز همین خانواده بزرگ شمرده می‌شود. این برنامه توسط شرکت پرآوازه سامسونگ توسعه داده شده و تاحالا بیش‌تر از ۱۶ میلیون بار توسط کاربر‌های ایرانی دانلود شده و امتیاز بالایی را از آن‌ها دریافت کرده. اما دلیل این حجم از محبوبیت Photo Editor چیست؟

پیش از هر چیزی، رابط کاربری ساده این اپ نظر شما را جلب می‌کند و کار با آن را راحت‌تر نموده. در حقیقت هر کسی می‌تواند با این برنامه به ادیت تصویر بپردازد. اما ظاهر Photo Editor خالی از اشکال نیست. توسعه‌دهنده کوچک‌ترین قدمی برای مدرن و زیباتر کردن المان‌هایی مثل دکمه‌ها و سوئیچ‌ها برنداشته و اکثر اجزا با دیزاین متریال یا فلت همخوانی ندارند و زبان طراحی آن‌ها به چند سال قبل باز می‌گردند. پس اگر به‌دنبال یک اپلیکیشن مدرن و جذاب هستید، نگاهی به دیگر رقبای Photo Editor بیندازید.

یکی از قابلیت‌های دوست‌داشتنی این برنامه، دکمه دوربین است. این المان در گوشه سمت راست صفحه اصلی نرم‌افزار قرار گرفته و به‌لطف آن در هر زمانی می‌توانید به عکس‌برداری مشغول شوید و سپس به ویرایش آن بپردازید. از این رو در وقت‌تان صرفه‌جویی می‌کنید و کار‌ها سریع‌تر انجام می‌گیرند.

برخلاف بسیاری از اپلیکیشن‌های ادیت تصویر، در Photo Editor لزومی ندارد که دکمه گالری را لمس کنید تا قادر به دیدن تصاویر ذخیره شده در موبایل‌تان باشید. عکس‌ها به‌صورت یک اسلایدر در صفحه اصلی حضور دارند. برای ویرایش تصاویر نیز گزینه‌های متعددی در اختیارتان قرار گرفته تا عکس‌هایی جذاب و چشم‌گیر داشته باشید. یکی از قابلیت‌های کارآمد Photo Editor، گزینه تغییر سایز تصاویر است. با کمک این دکمه قادرید در سریع‌ترین زمان ممکن عکس مورد نظر خود را برای انتشار در اینستاگرام ادیت کنید یا نسبت تصویر آن را تغییر بدهید. از طرفی می‌توانید سایز عکس را مثلا ۲۵ درصد کاهش دهید.

---

Quik

گر عکس‌های زیادی در تلفن همراه‌تان دارید و از پر شدن حافظه داخلی خود نگران هستید و در عین حال می‌خواهید تمامی آن‌ها را حفظ کنید، پس بهتر است همه آن‌ها را در ویدیویی قرار دهید تا تمامی تصاویر مورد علاقه‌تان را در مجموعه‌ای کامل داشته باشید. اما چگونه این کار را انجام دهید؟

همان‌طور که گفتیم تصاویر متعدد به یکی از مشکلات کاربران تبدیل شده‌اند و فضای ذخیره‌سازی اسمارت فون‌ها و کامپیوتر‌ها را اشغال می‌کنند و عملکرد دیوایس را تحت تاثیر قرار می‌دهند. برای همین Quik توانسته محبوبیت زیادی را در مارکت پیدا کند و گفتنی‌ست تاکنون بیش‌تر از ۲۰۰ هزار بار توسط کاربر‌های ایرانی دانلود شده و امتیاز بسیار بالایی را از کاربران کسب کرده.

اگر عجله دارید و می‌خواهید در کم‌ترین زمان ممکن ویدیویی جذاب بسازید، پس حتما این اپلیکیشن را نصب کنید. فقط کافی ا‌ست عکس‌های مورد نظرتان را از گالری انتخاب کنید، عنوانی را برای ویدیو خود بنویسید و سپس دستان‌تان را روی هم بگذارید و بقیه کار را به Quik بسپارید! برنامه مذکور در عرض چندین ثانیه یا چند دقیقه، کلیپی را خواهد ساخت که از طیف گسترده‌ای از افکت‌ها، موسیقی و فونتی زیبا بهره می‌گیرد. در حقیقت به‌لطف Quik دیگر وقت‌تان تلف نخواهد شد و می‌توانید در زمان صرفه‌جویی کنید.

کمپانی GoPro اپلیکیشن خود را به‌صورت رایگان منتشر نموده و لازم به ذکر است که کاربران آیفون نیز قادر به دانلود این برنامه هستند. به‌طور پیش‌فرض ویدیو‌ها با کیفیت متوسط و با سرعت بالا ساخته می‌شوند. اما در صورت نیاز می‌توانید رزولوشن را افزایش دهید و به این ترتیب ویدیو‌هایی چشم‌گیرتر در اختیار داشته باشید. البته Quik به شما هشدار می‌دهد که تدارک این کلیپ‌ها زمان بیشتری می‌طلبد و گوشی هوشمندتان داغ خواهد شد.

اگر وقت‌تان آزاد است و مایل هستید در ویدیو‌ها تغییراتی اعمال کنید، قادرید از دکمه ویرایش Quik سود بجویید. پس از ساخته شده کلیپ‌ها این دکمه نمایان خواهد شد و اپلیکیشن برند GoPro را به برنامه‌ای جذاب تبدیل کرده.

 

بررسی کلی گلکسی S20 اولترای سامسونگ

بررسی کلی گلکسی S20 اولترای سامسونگ

گلکسی S20 اولترا بزرگترین گوشی اندروید سامسونگ است و مهم‌ترین مزیت و ویژگی خاص آن امکان اتصال به شبکه 5G و مجهز بودن به پیشرفته‌ترین دوربین ساخت این کمپانی تا به امروز است. لازم به ذکر است که قیمت این گوشی از همه گوشی‌های غیرتاشو بیشتر است.  با بررسی کلی گلکسی S20 اولترای سامسونگ با ما همراه باشید 

این گوشی سه ویژگی دیگر هم دارد: یک صفحه نمایش 6.9 اینچی 120 هرتزی، دوربین پشت با چهار لنز که سطح زوم بسیار بالا و قابلیت ضبط ویدیوهای 8K را دارد و یک آنتن 5G که قادر است بیشترین سرعت را ارائه کند که 66 بار سریع‌تر از یک گوشی 4G LTE و از گوشی گلکسی S20 هم سریع‌تر است.

ما دوربین 108 مگاپیکلسی S20 اولترا را تست کردیم و متوجه سطح بالاتر جزئیات و نور آن شدیم اما بعید است که متوجه تفاوت بین عکس‌های این گوشی و یک دوربین 12 مگاپیکسلی معمولی شوید مگر اینکه تصویر را برش بزنید و چون در این حالت کیفیت تصویر کمتر نمی‌شود. دوربین این گوشی از نظر حجم مگاپیکلس ارائه شده از تمام گوشی‌های سامسونگ از جمله گلکسی S10 و S10 پلاس پیشرفته‌تر است.

لنزهای تله فوتوی 48مگاپیکسلی این گوشی به دلیل دارا بودن قابلیت زوم دیجیتال 100 برابری و زوم اپتیکال ترکیبی 10 برابری امکان ثبت تصاویر نزدیک از اشیایی که در فاصله دور قرار گرفته اند را فراهم کرده اند. قطعاً قابلیت‌های این دوربین از زوم دیجیتال 10 برابری و اپتیکال 2 برابری گوشی‌های قبلی سامسونگ و زوم دیجیتال 8 برابری محدود پیکسل 4 پیشرفته‌تر است. هر چند با زوم 100 برابری هم می‌توان از اشیایی که در فاصله دور دست قرار گرفته اند عکس برداری کرد اما کیفیت آنها به اندازه ای نیست که مناسب پست کردن در اینستاگرام باشد و زوم اپتیکال ترکیبی 10 برابری این گوشی کیفیت و عملکرد بسیار بهتری دارد. لازم به ذکر است که در S20 و S20 پلاس از دوربین تله فوتوری 64 مگاپیکسلی استفاده شده که هر پیکسل آن بزرگتر است اما در دوربین‌های تله فوتو و اصلی اولترا از حسگرهای بزرگتری استفاده شده و این ویژگی برای جذب نور بیشتر اهمیت زیادی دارد. دوربین اولتراواید 12 مگاپیکسلی این گوشی در کل سری S20 یکسان است اما حسگر آن نسبت به لنزهای تله فوتوی گلکسی S10 16مگاپیکسلی بزرگتر است. اطلاعات بیشتر درباره این موضوع در قسمت دوربین‌ها ارائه خواهد شد.

همچنان شرکت سامسونگ در مقایسه با برندهای بزرگ تولید کننده دوربین گوشی، قوی‌ترین اپلیکیشن‌های دوربین را ارائه می‌دهد و در سری S20 هم می‌توانید عکس برداری و فیلمبرداری را همزمان انجام دهید. حالت جدید این اپلیکیشن به نام single-take mode می‌تواند همزمان تصاویر مختلفی را ثبت کند از جمله عکس معمولی، اولتراواید، پرتره، ویدیوی هایپرتایم لپس، ویدیوی معمولی و غیره.

مشخصات فنی S20 اولترا از برخی لپ تاپ‌ها هم قوی‌تر است و قطعاً بسیار بهتر و بیشتر از چیزی است که شما نیاز دارید از جمله: 16 گیگابایت رم، یک چیپ ست 7 نانومتری و تا 512 گیگابایت فضای ذخیره اطلاعات. همچنین یک باتری 5 هزار میلی آمپری در این گوشی تعبیه شده که برای کار با سیگنال 5G که به نیروی زیادی نیاز دارد، مناسب به نظر می‌رسد؛ یک حسگر اثرانگشت هم روی صفحه قرار دارد که در مدل‌های سال قبل هم وجود داشت. اما سری S20 اولین گوشی‌های سری S بدون فیش هدفون است.

قطعاً توجیه کردن قیمت گلکسی S20 اولترا برای همه ممکن نیست – حتی برای کاربرانی که گوشی‌های S9 پلاس یا S10 پلاس را خریداری کرده باشند. این گوشی قابلیت‌هایی فراتر از حد نیاز بیشتر کاربران دارد و قیمت آن از S10 پلاس هم بیشتر است.

اما برای کاربرانی که به دنبال یک گوشی جدید و پیشرفته هستند که مرزها را جابجا کند و اهمیتی به بالا بودن قیمت آن نمی‌دهند و بیشتر به دنبال به نمایش گذاشتن قابلیت‌هایی مثل زوم 0.5 تا 100 برابری هستند، این محصول سامسونگ انتخاب خوبی است.

تاریخ عرضه گوشی گلکسی S20 اولترای سامسونگ و قیمت آن

تاریخ عرضه گلکسی S20 اولترا در امریکا، استرالیا و امارات جمعه ششم مارس و در انگلستان سیزدهم مارس است که همراه S20 و S20 پلاس عرضه می‌شود. بنابراین برای پس انداز کردن کمی مهلت هست هر چند پیش فروش این گوشی در استرالیا و امارات از دوازدهم فوریه و در امریکا از بیست و یکم فوریه شروع شده است یعنی چند روز قبل از اجرای همایش MWC 2020 .

البته این فرصت برای تهیه هزینه این گوشی چندان زیاد نیست. قیمت S20 اولترا 1399 دلار امریکا ذکر شده و این قیمت برای مدلی است که 128 گیگابایت فضای ذخیره و 12 گیگابایت رم دارد.

قیمت مدلی که دارای 512 گیگابایت فضای ذخیره و 16 گیگابایت رم است، 15999 دلار امریکا ذکر شده است.

اما خبر خوب اینکه نیازی نیست حداکثر فضای ذخیره را تهیه کنید چون با توجه به امکان استفاده از کلود و راه اندازی شبکه 5G می‌توان به راحتی اطلاعات ذخیره شده را در سرورهای راه دور ذخیره کرد. بعلاوه همه مدل‌های S20 دارای اسلات microSD هستند که می‌توان از آن برای افزایش ظرفیت تا 1 ترابایت استفاده کرد.

صفحه نمایش و سایز کلی

صفحه نمایش 6.9 اینچی سامسونگ به صورتی است که میزان برد انگشتان شما و انعطاف پذیری شست را افزایش می‌دهد اما چندان بزرگتر از S10 پلاس حس نمی‌شود – در واقع عرض آن کمی کوچکتر از نوت 10 پلاس 6.8 اینچی و گلکسی S10 5G 6.7 اینچی است.

گلکسی S20 از نظر طولی بزرگتر است و نسبت ابعاد آن 20:9 است. با این حال می‌توانید آن را با یک دست بگیرید و در جیب لباس‌های جین قرار دهید – البته باید توجه داشت که برای دسترسی به همه گوشه‌های تصویر باید با دو دست کار کنید. در مجموع هر چند این گوشی بزرگ است اما به اندازه ای که از یک صفحه 6.9 اینچی انتظار می‌رود، بزرگ نیست.

صفحه نمایش Super AMOLED این گوشی در حالت رزولوشن 3200×1440 بزرگ، درخشان و دارای تراکم پیکسلی بالا است و در حالت پیش فرض رزولوشن 1080p هم تصویر بسیار خوبی دارد. در این حالت که رزولوشن پایین تری دارد، احتمال افزایش ماندگاری شارژ بیشتر می‌شود و تنها در این حالت می‌توان نرخ نوسازی 120 هرتزی صفحه را تجربه کرد.

متخصصان تکنولوژی‌های صفحه نمایش DisplayMate تست‌های مختلفی روی این گوشی جدید انجام داده و متوجه شدند که این صفحه نمایش از نظر فنی عملکرد بسیار فوق العاده ای دارد.

S20 اولترا یک گوشی مخصوص گیمینگ محسوب نمی‌شود اما با Asus ROG Phone 2 و Razer Phone 2 که نرخ نوسازی 120 هرتز دارند (دو برابر نرخ 60 هرتزی که در بیشتر گوشی‌های امروزی وجود دارد) برابری می‌کند. همچنین شرکت سامسونگ به این نکته تاکید کرده که در حالت گیمینگ حساسیت لمسی دو برابر شده و از 120 به 240 هرتز رسیده است در نتیجه انتظار می‌رود که بتوانید بازی‌های پرسرعت را با واکنش سریع‌تر انجام دهید.

یکی از تغییرات مثبت این مدل، کوچکتر بودن حفره مخصوص دوربین جلو در قسمت بالای وسط صفحه است. در این گوشی از دوربین سلفی دو لنز S10 پلاس استفاده نشده و فقط یک دوربین سلفی در آن درج شده است. نرم‌افزار گوشی به خوبی عمق تصویر را پردازش می‌کند.

برای تست S20 اولترا مهلت کافی را نداشتیم تا بتوانیم عملکرد آن در کاربردهای روزمره را بررسی کنیم اما قبل از این هم سطح نور، پشتیبانی از استانداردهای جدید صفحه نمایش مثل HDR10+ و نسبت ابعاد صفحه به بدنه در این محصولات سامسونگ جزء ویژگی‌های خیره کننده آن محسوب می‌شدند. در مجموع ویژگی‌های این گوشی که در اولین استفاده توجه شما را به خود جلب می‌کنند، کم نیستند.

طراحی

گلکسی S20 اولترای سامسونگ از شیشه و آلومنیوم ساخته شده – امسال مدل سرامیکی عرضه نشد – و فقط دو رنگ خاکستری کیهانی و مشکی کیهانی دارد.

گلکسی S20 و S20 پلاس به رنگ صورتی ابری یا آبی ابری هم تولید شده اما این رنگ‌ها برای S20 اولترا عرضه نشدند. در لبه‌های چپ و راست صفحه یک منحنی وجود دارد اما به صورتی طراحی شده که فشاری که ممکن است تصادفاً به صفحه وارد شود، کمتر باشد.

قبل از این درباره بالاتر بودن نسبت طول به عرض این گوشی (166.9 × 76 میلی متر) صحبت کردیم اما حالا به وزن و ضخامت آن می‌پردازیم. گوشی اولترا با ضخامت 8.8 ضخیم‌تر از سایر مدل‌های S20 و همه گوشی‌های S10 است (که از 7.8 تا 7.9 میلی متر ضخامت دارند) و دوربین پشت آن بزرگتر است.

همچنین وزن 220 گرمی آن هم نسبت به این گوشی‌ها بیشتر است (تقریباً بین S10 پلاس 175 گرمی و گلکسی فولد 276 گرمی قرار دارد). اما با توجه به قابلیت‌هایی مثل تکنولوژی موج میلی متری 5G، دوربین 108 مگاپیکسلی و باتری 5هزار میلی آمپری این گوشی می‌توان گفت که بین این قابلیت‌ها و وزن گوشی توازن خوبی برقرار شده است.

بارها از تیم‌های طراحی دوربین شنیدیم که ادعا می‌کنند امکان درج دوربین‌های بهتر در گوشی‌های طراحی شده وجود داشته اما در نهایت به نظر تیم طراحی توجه شده اما در گلکسی S20 اولترا کیفیت دوربین قربانی طراحی فوق العاده شیک گوشی نشده است. هر چند این گوشی بزرگ است اما به اندازه کافی شیک و زیبا به نظر می‌رسد؛ به هر حال عده بیشتری عکس‌های 108 مگاپیکسلی گوشی شما را می‌بینند تا طراحی آن.

پنج دوربین

می‌توان یک بررسی کامل و جامع از دوربین‌های گلکسی S20 اولترای سامسونگ نوشت چون نکات زیادی درباره آنها وجود دارد و می‌توان ساعت‌ها درباره آن حرف زد.

تصاویر ضبط شده در حالت دوربین 108 مگاپیکسلی این گوشی به صورتی هستند که می‌توان بدون افت کیفیت تصویر آن را برش زد. اما در تست‌های صورت گرفته متوجه شدیم که پردازش تصویر سامسونگ بیش از حد سنگین است (شاید به دلیل تلاش برای کاهش نویز تصویر) و برای فاکوس خودکار در برخی تست‌ها با مشکل روبرو می‌شود. این ویژگی برای گوشی با این قیمت پسندیده نیست.

دوربین اصلی گلکسی S20 اولترا 108 مگاپیکسلی و دیافراگم آن f/1.8 است (با پیکسل‌های 0.8 میکرونی)، همچنین یک دوربین تله فوتوی 48 مگاپیکسلی با دیافراگرام f/3.5 (0.8 میکرونی) و یک دوربین اولترا واید 12 مگاپیکسلی f/2.2 (1.4 میکرونی) دارد. یک دوربین پردازش عمق ToF (time-of-flight) در پشت گوشی قرار گرفته که به ثبت صحنه‌های سه بعدی و عکس‌های پرتره کمک می‌کند. دوربین جلوی این گوشی هم 40 مگاپیکسلی است. آپگرید حسگر دوربین این گوشی از زمان گلکسی S7 و S7 Edge بزرگترین آپگرید محسوب می‌شود.

اما شاید برای شما هم این سوال ایجاد شود که وجود دوربین 108 مگاپیکسلی یا قابلیت ضبط ویدیوهای 8K چه ضرورتی دارد؟ باید توجه داشت که برش چنین تصاویر یا ویدیوهایی باعث کاهش جزئیات تصویر نمی‌شود. بنابراین هنگام ادیت عکس و ویدیو آزادی عمل بیشتری خواهید داشت حتی اگر خروجی در نهایت 12 مگاپیکسلی و 1080p باشد.

اما افزایش رقم مگاپیکسل یک نقطه ضعف هم دارد: پیکسل‌ها معمولاً کوچکتر هستند. قبل از این هم در گوشی‌های اندروید ارزان قیمت‌تری که دوربین‌های 48 و 64 مگاپیکسلی خود را تبلیغ می‌کردند مشاهده شده که چنین دوربین‌هایی در شرایط نور کم عملکرد بسیار ضعیفی دارند.

پیکسل‌های S20 اولترا کوچکتر و 0.8 میکرونی هستند اما سایز پیکسل‌های S20 و S20 پلاس به 1.8 میکرون می‌رسد (که از پیکسل‌های 1.4 میکرونی سری S10 بزرگتر هستند). اما اولترا دو ویژگی خاص دارد که انتظار می‌رود باعث جبران کوچکتر بودن سایز پیکسل‌ها شود.

اول اینکه شرکت سامسونگ از تکنولوژی nona-binning استفاده کرده که نه پیکسل را در قالب یک پیکسل ترکیب می‌کند تا سایز پیکسل‌ها در شرایطی با نور کم به 2.4 میکرون برسد و به این ترتیب تصاویر شما 12 مگاپیکسلی خواهند بود (چون ترکیب هر 9 پیکسل به صورت 1 پیکسل در یک دوربین 108 مگاپیکسلی ما را به این رقم می‌رساند).

دوم اینکه دوربین S20 از نظر فیزیکی هم بزرگتر است بخصوص حسگر اصلی 1/1.33 اینچی و حسگر تله فوتوی ½ اینچی آن. انتظار می‌رود که نویز این حسگرها در حالت فیلمبرداری در شب کمتر باشد چون این حسگرهای بزرگتر قادر به جذب نور بیشتری هستند. اما برای تایید این ویژگی باید تست‌های بیشتری روی آن انجام شود.

ویژگی دیگری که نیاز به تست بیشتری دارد، زوم 100 برابری این گوشی است. در ادامه نمونه‌هایی از این قابلیت زوم را مشاهده می‌کنید.

Image 1 of 7

عملکرد زوم 100 برابری سامسونگ گلکسی S20 اولترا

ویدیوهای 8K و حالت single-take سامسونگ

دوربین گلکسی S20 اولترای سامسونگ دارای قابلیت ضبط ویدیوهای 8K است و قابلیت Super Steady برای ثابت نگه داشتن تصویر حالا به صورتی است که حتی با چرخش 60 درجه، تصویر ثابت می‌ماند.

اما لازم به ذکر است که همزمان نمی‌توان ضبط ویدیوهای 8K و قابلیت Super Steady را فعال کرد. در واقع این قابلیت در حالت 4K هم کار نمی‌کند اما در حالت 1080p می‌توان از آن استفاده کرد. همچنین ضبط ویدیوهای 8K به 24 فریم بر ثانیه محدود هستند، در نتیجه از این نظر با ویدیوهای 4K و Full HD معمولی قابل مقایسه نیست.

می‌توان ویدیوهای 8K را بدون از دست رفتن کیفیت برش زده و ادیت کرد اما در حالت 4K نرخ فریم و قابلیت زوم بیشتر است – در این حالت امکان زوم 20 برابری تصویر وجود دارد اما در حالت 8K می‌توان تصویر را تا 6 برابر زوم کرد. لازم به ذکر است که هر دقیقه از فایل‌های ویدیویی 8K در فرمت HEIC تا 600 مگابایت حجم دارند (و با اتمام هر 8 گیگابایت یک فایل جدید ایجاد می‌شود) – این نکته برای افرادی که قرار است بین مدل‌های 128 گیگابایتی و 512 گیگابایتی این محصول یک مورد را انتخاب کنند اهمیت خاصی دارد.

هنگام ضبط ویدیوهای 8K می‌توانید تصاویر 33 مگاپیکسلی بگیرید. کافیست یک بار دکمه اپلیکیشن دوربین را بزنید تا یک تصویر 33 مگاپیکسلی فوری از هر چیزی که در حال فیلمبرداری آن هستید، گرفته شود.

اپلیکیشن دوربین سامسونگ همچنان یکی از بهترین اپلیکیشن‌ها است و امکانات قوی و راحتی استفاده در آن ترکیب شده اند. با کشیدن انگشت روی هر قسمت از صفحه می‌توانید بین لنزهای جلو و پشت جابجا شوید، می‌توانید با یک اشاره دست تایمر دوربین سلفی را فعال کنید و با دوبار کلیک روی دکمه قفل، بدون نیاز به نگاه کردن به صفحه، اپلیکیشن دوربین راه اندازی خواهد شد.

قابلیت جدید و قابل توجه این گوشی حالت single-take mode است که با بررسی چهار دوربین پشت و یکسری از 13 حالت مختلف دوربین بهترین حالت را برای عکسبرداری انتخاب می‌کند. ظاهراً این قابلیت بسیار مفید و کاربردی است و امیدواریم سایر تولیدکنندگان هم چنین قابلیتی یا مشابه آن را عرضه کنند.

5G، طول عمر باتری، مشخصات فنی و نرم‌افزار

به احتمال زیاد گوشی گلکسی S20 برای عده زیادی اولین گوشی مجهز به 5G محسوب می‌شود چون بین گوشی‌های ارائه شده در سال 2019 تنها 1 درصد آنها مجهز به تکنولوژی 5G بودند در نتیجه این تکنولوژی کاملاً جدید محسوب می‌شود. در اولترا هم مثل مدل S20 پلاس، تکنولوژی موج میلی متری و امواج sub-6 ترکیب شده تا سرعت دانلود به بیشترین سطح برسد. مدل S20 فقط از امواج sub-6 پشتیبانی می‌کند و شرکت Verizon که فقط از موج میلی متری پشتیبانی می‌کند، این گوشی را در امریکا به فروش نمی‌رساند.

اما سرعت 5G در S20 اولترا 66 برابر بیشتر از 4G LTE آیفون 11 مکس پرو است.

این گوشی در تست سرعت صورت گرفته در شبکه موج میلی متری Verizon در شهر نیویورک به سرعت 1.6 گیگابیت برثانیه و اوج 1.9 گیگابیت برثانیه رسید. اما این تست در فضای بیرون و در نزدیکی یک نود 5G انجام شد. موج میلی متری سرعت فوق العاده ای دارد اما رنج آن محدود است در حالیکه سرعت sub-6 کمتر (از 200 تا 500 مگابیت بر ثانیه) اما برد پوشش آن وسیع‌تر است و در فضاهای داخلی کانکشن پایدارتری ایجاد می‌کند.

S20 اولترا و S20 پلاس این دو تکنولوژی را ترکیب کرده در نتیجه می‌توانید مطمئن باشید که در آینده می‌توانید با آن به شبکه 5G دسترسی پیدا کنید. مزیت اصلی S20 اولترا در رابطه با استفاده از شبکه 5G باتری 5 هزار میلی آمپری آن است که این باتری در مقایسه با باتری 4500 میلی آمپری S20 پلاس ظرفیت بیشتری دارد و از آنجا که 5G توان بیشتری مصرف می‌کند، برای استفاده از این تکنولوژی مناسب‌تر است.

سایر مشخصات فنی داخلی این گوشی عبارتند از: چیپ‌ست 7 نانومتری (اسنپ دراگون 865 کوالکام در امریکا یا Exynos 990 سامسونگ در انگلستان و اروپا)، 12 یا 16 گیگابایت رم، 128 یا 512 گیگابایت فضای ذخیره اطلاعات و یک اسلات microSD برای افزایش ظرفیت ذخیره اطلاعات.

قابلیت شارژ Super Fast سامسونگ در صورت استفاده از یک شارژر آپشنال سرعت شارژ را تا 45 وات افزایش می‌دهد و سرعت شارژر خود گوشی هم 25 وات است که با آنچه در گلکسی نوت 10 پلاس مشاهده کردیم همخوانی دارد؛ همچنین شارژ وایرلس سریع که سرعت آن 15 وات است.

با بررسی‌های انجام شده در نرم‌افزار One UI 2.0 سامسونگ مشخص شد که Google Duo مستقیماً در نرم‌افزار تماس سامسونگ تعبیه شده است. به این ترتیب می‌توانیم تماس‌های ویدیویی Full HD برقرار کرده و همزمان با 8 نفر چت کنیم.

نظر ابتدایی

قطعاً بسیاری از مقالات بررسی S20 اولترا، این گوشی را به دلیل بزرگ، سنگین و گران قیمت بودن آن سرزنش می‌کنند اما باید توجه داشت که اولترای سامسونگ قدرت و امکانات بسیار زیادی دارد.

توصیه ما این است که اگر این گوشی برای شما بیش از حد بزرگ است یا امکان پرداخت هزینه آن را ندارید برای شما مناسب نیست؛ البته این شرایط برای بیشتر افراد صدق می‌کند.

در حال حاضر سامسونگ محصولی ارائه کرده که باعث جابجایی مرزهای دوربین و قابلیت‌های اتصال گوشی‌های هوشمند شده اما دوربین S20 همیشه برای تنظیم خودکار فاکوس عملکرد باثباتی ندارد و هر چند عکس‌های 108 مگاپیکسلی آن قابل توجه هستند اما نمی‌توانیم آنها را بهترین عکس‌هایی که تا به امروز با گوشی‌های موبایل ثبت کردیم، تلقی کنیم.

ما همچنان به بررسی این گوشی ادامه خواهیم داد و همین هفته نتیجه گیری کامل در رابطه با ماندگاری شارژ باتری آن را ارائه می‌کنیم اما از جهات مختلف این گوشی از نظر فنی در بالای لیست محصولات بررسی شده توسط سایت ما قرار دارد.

 

 

۴ موبایل گمنام با بیشترین ارزش خرید در ماه اسفند

۴ موبایل گمنام با بیشترین ارزش خرید در ماه اسفند

۴ موبایل گمنام با بیشترین ارزش خرید در ماه اسفند :  بعضی موبایل‌های پرسروصدا هستند؛ هرجا می‌روید درباره‌شان حرف می‌زنند. این قضیه به‌نوبه خود نمی‌تواند اتفاق بدی باشد، اما اگر سروصدا‌ها باعث شوند بعضی موبایل‌های خوب، اما کم‌حاشیه را از قلم بیندازید و حتی متوجه حضورشان در بازار نشوید، این شما هستید که ضرر کرده‌اید.

ما پس از بررسی بازار و خواندن نقد و بررسی‌های زیادی که در فضای اینترنت منتشر شد‌ه‌اند، چند گزینه خیلی جدی پیدا کرده‌ایم که با توجه به ویژگی‌های فنی و محدوده قیمت می‌توانند به‌گزینه‌هایی کاملا جدی تبدیل شوند. اتفاقا هر چهارتاشان تازه‌وارد به حساب می‌آیند.

Mi Note ۱۰

 

نمایشگر Mi Note ۱۰ با پنل AmoLED ساخته‌شده و فاصله لبه در آن بسیار کم است. صفحه‌نمایش آن از رزولوشن بالایی برخوردار است؛ به‌طوری‌که در اندازه ۶.۴۷ اینچی، حدود ۳۹۸ پیکسل در هر اینچ جا داده است. در گوشی نوت ۱۰ شیائومی نمایشگر تقریبا تمام قاب جلویی گوشی را پر کرده است. این مشخصه در کنار فریم تهیه شده از آلومینیوم قرار گرفته است که ظاهر زیبایی به آن بخشیده است. صفحه‌نمایش با استفاده از یک لایه گوریلا گلس ۵ محافظت می‌شود تا گوشی در برابر خط‌وخش ایمن باشد.

ویژگی دیگر Xiaomi Mi Note ۱۰ مجهز شدن به حسگر اثرانگشت است. همچنین پنج دوربین که سنسور اصلی آن ۱۰۸ مگاپیکسلی است در قسمت قاب پشتی جای گرفته‌اند. دوربین سلفی این محصول هم به سنسوری ۳۲ مگاپیکسلی مجهز شده است.

چرا بخریم: بدنه ساخته شده از جنس آلومنیوم حس خوبی به کاربر می‌دهد. پردازنده اسنپدراگون ۷۳۰ در کنار شش گیگابایت حافظه‌موقت سرعت بالای پردازش را تضمین می‌کند. در کنار این ویژگی می‌توانید کلی عکس و فیلم و برنامه را در ۱۲۸ گیگابایت فضای در نظر گرفته شده جا دهید.

صفحه‌نمایش دقیقا به‌همان اندازه که به‌نظر می‌رسد خوب است. هم اندازه بزرگی دارد هم نسبت تصویر در آن رعایت شده است. با این‌حال مجموعه دوربین همچنان بزرگترین نقطه قوت Mi Note ۱۰ باقی می‌ماند. با دوربین جلویی هم می‌توان سلفی‌های باکیفیتی ثبت کرد.

حسگر اثرانگشت که امسال اهمیت پیدا کرده در زیر صفحه‌نمایش پنهان شده و ظرفیت باتری به بیش از پنج هزار میلی‌آمپر ساعت می‌رسد. این باتری همان‌قدر که جان‌سخت است به زمان زیادی برای شارژ شدن نیاز دارد برای همین به‌آن نعمت شارژ سریع ۳۰ وات را بخشیده‌اند.

چرا نخریم: وقتی پای شیائومی وسط باشد، طبیعی است که دست و دلمان برای هشت میلیون تومان پول بلرزد. به‌هرحال آن‌ها را همیشه به‌عنوان تولیدکننده محصولات اقتصادی می‌شناسیم. پس با چنین بودجه‌ای ممکن است بعضی‌ها دوست داشته باشند سایر گزینه‌ها را بررسی کنند.

قیمت: بین هفت میلیون تا هفت میلیون و ۸۵۰ هزار تومان

---

Galaxy A۵۰ s

نسخه به‌روزرسانی شده گلکسی A۵۰ با شش گیگابایت حافظه‌موقت عرضه شده است. همچنین ارتقا در عملکرد دوربین و طراحی بدنه هستیم و تولیدکننده تلاش کرده با اضافه کردن جدیدترین نسخه از اندروید حس برتری‌جویی را به A۵۰ s بیخشد.

صفحه‌نمایش ۶.۴ اینچی با تکنولوژی سوپر AMOLED کار می‌کند و در هر اینچ می‌تواند ۴۰۳ پیکسل را نشان دهد. پردازنده Exynos ۹۶۱۱ در کنار حافظه‌موقت شش گیگابایتی یکی از قوی‌ترین ترکیب‌ها را در این بازه قیمت ایجاد کرده‌اند. دوربین اصلی A۵۰ s سنسور ۴۸ مگاپیکسلی دارد و از نوع عریض انتخاب شده است؛ همچنین در کنار آن دو حسگر هشت و پنج مگاپیکسلی روی قاب پشتی می‌بینیم. برای عکاسی سلفی یک دوربین ۳۲ مگاپیکسلی در قاب جلویی گذاشته‌اند.

باتری چهار هزار میلی‌آمپرساعتی، فناوری شارژ سریع ۱۵ واتی، درگاه USB Type-C و حسگر اثرانگشت که در زیر قاب اصلی پنهان شده از دیگر ویژگی‌های این موبایل تازه‌وارد است.

چرا بخریم: گلکسی A ۵۰ یکی از بچه‌معروف‌های بازار موبایل است؛ نه فقط در ایران بلکه در بازار‌های اروپا هم آن را به‌عنوان موبایلی اقتصادی، در فهرست گوشی‌های پرفروش می‌بینیم. حالا تصور کنید که تولیدکننده موفق شده همان ویژگی‌های مثبت را بهبود ببخشد و با اضافه کردن فقط یک حرف S. موبایلی تازه عرضه کند.

اگر Mi Note ۱۰ ادعا دارد امکانات گوشی‌های روز بازار را با بودجه هفت میلیون تومانی عرضه می‌کند، این افتخار برای A ۵۰ s دوچندان خواهد بود، چون خریدارانش تقریبا نصف آن پول را هزینه می‌کنند. شاید دوربین A ۵۰ s به‌اندازه Mi Note ۱۰ قدرتمند نباشد، اما هنوز هم می‌توان با کمک آن عکس‌های باکیفیتی گرفت.

پردزانده Mali-G ۷۲ جان می‌دهد برای نصب انواع بازی‌های اندرویدی پس طبیعی به‌نظر می‌رسد اگر تند تند شارژ موبایل‌تان کم شود. برای حل این مشکل A ۵۰ s به قابلیت شارژ سریع ۱۵ وات مجهز شده است.

چرا نخریم: شاید بتوانید از ضخامت نسبتا زیاد A۵۰ s صرف‌نظر کنید، اما وجود P ۳۰ lite در بازار قطعا موقع انتخاب دست‌ودلتان را می‌لرزاند. چون توانسته با حذف چند ویژگی نه‌چندان ضروری مثل حسگر اثرانگشت پنهان شده در زیر صفحه‌نمایش قیمت تمام شده را حدود یک میلیون تومان کاهش دهد.

قیمت: بین سه میلیون و ۹۰۰ هزار تا چهار میلیون و ۲۰۰ هزار تومان

---

Y۹ Prime ۲۰۱۹

Y۹ Prime ۲۰۱۹ با صفحه‌نمایش کامل و بدون بریدگی روانه بازار شده است. با این‌حال ویژگی سحرانگیز آن را دوربین سلفی می‌دانند که با استفاده از موتوری کوچک از داخل بدنه بیرون می‌آید. نمایشگر این محصول اندازه‌ا‌ی معادل ۶.۵۹ اینچی دارد که تراکم پیکسلی آن به ۳۹۱ پیکسل می‌رسد. مجموعه دوربین اصلی از سه حسگر ۱۶ مگاپیکسلی، هشت و دو مگاپیکسلی تشکیل شد و برای گرفتن عکس‌های سلفی باید روی حسگر ۱۶ مگاپیکسلی حساب باز کنید.

ازنظر سخت‌افزاری این گوشی از تراشه Hisilicon Kirin ۷۱۰ F بهره می‌برد که در آن پردازنده‌ای هشت‌هسته‌ا‌ی قرارگرفته. برای اینکه سرعت و عملکرد روان گوشی تضمین شود، چهار گیگابایت حافظه‌موقت کنارش گذاشته‌اند. افزایش نسبت صفحه‌نمایش حسگر اثرانگشت در قاب پشتی، ۱۲۸ گیگابایت حافظه ذخیره‌سازی از دیگر ویژگی‌هایی هستند که Y۹ Prime ۲۰۱۹ به‌آن‌ها مفتخر است.

چرا بخریم: چهار گیگابایت حافظه موقت در کنار پردازنده نسبتا آبرومندی که روی Y۹ Prime ۲۰۱۹ نصب شده تقریبا بیشتر انتظاراتی که از یک گوشی موبایل داریم را برآورده می‌کند. در عین حال دوربین این گوشی عکس‌های باکیفیتی می‌گیرد و شکل مهندسی دوربین سلفی قطعا می‌تواند چشم خیلی‌ها را بگیرد.

باید توجه داشت که در مقابل هزینه‌ای که انجام می‌دهید به‌هرحال صفحه‌نمایشی در اختیار خواهید داشت که به‌شکل تمام HD کار می‌کند و اندازه بزرگی دارد. وجود مودمی با استاندارد Cat ۱۲ می‌تواند نوید انجام دانلود‌های سریع را بدهد. شاید خیلی به‌نظرتان مهم نباشد، اما میکروفون دوم قادر است موقع مکالمه تقریبا تمام صدا‌های اضافی محیط را حذف کند و صدایی شفاف از شما به افراد آن‌طرف خط برساند. ظرفیت باتری چهار هزار میلی‌آمپر ساعتی کاملا اندازه به‌نظر می‌رسد حتی باوجود اینکه در آن اثری از قابلیت شارژ به‌چشم نمی‌خورد.

چرا نخریم: دوربین سلفی مکانیکی اگرچه وسوسه‌کننده به‌نظر می‌رسد، اما به‌همان اندازه می‌تواند در برابر ضربات آسیب‌پذیر به‌نظر برسد و متحمل خرابی شود. اگر از این ویژگی دل بکنید، می‌توانید حدود ۴۰۰ هزار تومان صرفه‌جویی کنید و Y۹، ۲۰۱۹ بخرید.

قیمت: بین دو میلیون و ۶۲۰ هزار تا سه میلیون تومان

---

Nokia ۲.۳

صفحه‌نمایش بزرگ ۶.۲ اینچی مهمترین قابلیت نوکیا ۲.۳ است. با این‌حال تولیدکننده تمام تلاش خود را کرده تا با حذف چیز‌های اضافی و کشیدن صفحه‌نمایش موبایلی کوچک و مهربان خلق کند. اگرچه در نهایت مثل تمام گوشی‌های موجود در این بازه قیمت نوکیا ۲.۳ ضخامت زیادی دارد. اگر بخواهید برای گوشی قاب هم بخرید قطعا کمی اذیت می‌شوید. به‌خصوص اینکه بدانید وزن گوشی به ۱۸۳ گرم می‌رسد که نسبتا زیاد است.

بدنه گوشی از پلاستیک ساخته شده و تقریبا لازم است آن را داخل یک قاب سیلیکونی پنهان کنید. حافظه ذخیره‌سازی ۳۲ گیگابایتی و حافظه‌موقت دو گیگابایتی در کنار Mediatek MT ۶۷۶۱ سخت‌افزار اصلی نوکیا ۲.۳ را تشکیل می‌دهند. این مجموعه درخشان نیستند، اما می‌توانند حداقل توقعات را برآورده کنند. دوربین دوگانه ۱۳ مگاپیسکلی در پشت و حسگر پنج مگاپیکسلی در قاب جلویی از دیگر ویژگی‌های قابل ذکر نوکیا ۲.۳ هستند.

چرا بخریم: اسم نوکیا هنوز اعتبار خاص خود را دارد حتی اگر تنها اثری از آن همه شکوه و عظمت باقی مانده باشد. اندروید نسخه ۹ هنوز جدید و تازه‌نفس است و اگر نوکیا تصمیم بگیرد آن را ارتقا ندهد باز هم می‌توان با چشم خوش‌بینی به‌آن نگاه کرد.

روی گوشی یک باتری چهار هزار میلی‌آمپر ساعتی قرار داده‌اند که به‌خودی خود نمی‌تواند ویژگی چشمگیری به‌حساب بیاید، اما کافی است بدانیم صفحه‌نمایش با حداکثر قابلیت نمایش تصاویر ۷۲۰ p اشتهای زیادی برای مصرف انرژی ندارد پس می‌توان به دوام باتری در هر مرتبه شارژ کامل امید زیادی داشت.

وقتی به قاب پشتی نگاه می‌کنیم وجود یک دوربین دوگانه کاملا دلگرم کننده به‌نظر می‌رسد. حسگر اصلی این مجموعه از لنز ۱۳ مگاپیکسلی تشکیل شده و لنز دو مگاپیکسلی وظیفه ثبت عمق تصاویر و ثبت عکس‌هایی با پس‌زمینه تار را برعهده دارد. این قابلیت در میان گوشی‌های زیر دو میلیون تومان تقریبا انگشت‌شمار است.

چرا نخریم: اگر خیلی به نوکیا اعتماد نداشته باشید، خیلی ساده می‌توانیم چشم روی نوکیا ۲.۳ ببندیم و روی خرید محصولی مثل Galaxy A۱۰ s حساب باز کنیم. همچنین با غیرضروری دانستن دوربین دوگانه می‌توان حدود ۶۰۰ هزار تومان ذخیره کرد و سراغ Y۵ ۲۰۱۹ رفت.

قیمت: بین یک میلیون و ۵۵۰ هزار تا یک میلیون و ۷۸۰ هزار تومان

 

میت پد پرو 5G هواوی به‌عنوان رقیب آیپد پرو معرفی شد

میت پد پرو 5G هواوی به‌عنوان رقیب آیپد پرو معرفی شد

میت پد پرو 5G هواوی به‌عنوان رقیب آیپد پرو معرفی شد :تبلت جدید هواوی که از آن با نام میت‌پد پرو 5G یاد می‌شود در حقیقت نسخه‌ی 5G تبلت ۱۰/۸ اینچی‌ای به‌شمار می‌آید که این شرکت سال گذشته برای بازار کشور چین معرفی و روانه‌ی بازار کرد. تبلت موردبحث هنگام ادغام شدن با قاب مخصوصش در کنار قلم لمسی M-Pencil، به محصولی رده‌بالا تبدیل می‌شود و بسیاری از کاربران معتقد هستند که رقیبی مهم برای آیپد پرو اپل به‌شمار می‌آید. بااین‌حال تبلت هواوی ویژگی‌های منحصربه‌فرد دیگری نیز دارد و به‌طور کلی محصولی درخورتوجه به‌شمار می‌آید.

تبلت رده‌بالای هواوی از شارژ بی‌سیم دوطرفه پشتیبانی می‌کند و این یعنی، هم امکان شارژ بی‌سیم آن وجود دارد و هم از طریقش می‌تواند دستگاه‌های دیگر را به‌صورت بی‌سیم شارژ کرد. همچنین کاربران می‌توانند گوشی خودشان را به تبلت به‌صورت بی‌سیم متصل و آن دو را جفت کنند تا امکان نمایش محتویات صفحه‌ی گوشی روی تبلت فراهم شود. میت‌پد پرو 5G افزون بر این موارد به نسل پنجم شبکه‌های ارتباطی نیز مجهز شده است. براساس اعلام رسمی چینی‌ها، تبلت Huawei MatePad Pro 5G با اندروید متن‌باز و بدون اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های گوگل روانه‌ی بازار خواهد شد.

هواوی می‌گوید میت‌پد پرو نخستین تبلت دنیا است که از فناوری شارژ بی‌سیم پشتیبانی می‌کند. امکان شارژ کردن تبلت جدید هواوی با توان حداکثر ۲۷ وات وجود دارد؛ همچنین کاربر می‌تواند در صورت تمایل، از طریق میت‌پد پرو 5G، دیگر دستگاه‌های تحت پشتیبانی استاندارد Qi را با توان ۷/۵ وات به‌صورت بی‌سیم شارژ کند. به‌علاوه امکان شارژ بی‌سیم قابِ مخصوص این دستگاه که از کیبوردی مجزا بهره می‌گیرد نیز به همین روش وجود دارد. بااین‌حال فراموش نکنید که میت‌پد پرو تنها یک دستگاه را شارژ می‌کند و امکان شارژ هم‌زمان چند دستگاه با آن وجود ندارد. تبلت موردبحث از این حیث شباهتی زیاد به دیگر دستگاه‌هایی دارد که قابلیت شارژ بی‌سیم معکوس را ارائه می‌دهند.

میت‌پد پرو 5G در مقایسه با تبلت آیپد پرو اپل دارای حاشیه‌های بسیار کمتری است و ظاهری جالب دارد؛ هواوی ادعا می‌کند که مهندسینش توانسته‌اند در تبلت موردبحث به نسبت نمایشگر به بدنه‌ی ۹۰ درصد دست پیدا کنند که برای تبلتی در این ابعاد، عددی درخورتوجه به‌شمار می‌آید. در قسمت بالایی نمایشگر تبلت هواوی شاهد حفره‌ای کوچک برای میزبانی از دوربین سلفی هستیم؛ در ضمن نمایشگر میت‌پد پرو 5G وضوحی معادل ۲٬۵۶۰ در ۱٬۶۰۰ پیکسل ارائه می‌دهد تا تجربه‌ی بصری لذت‌بخشی را برای کاربر فراهم کند. نسبت تصویر نمایشگر تبلت هواوی، ۱۶:۱۰ است. افزون بر این موارد، میت‌پد پرو برای پردازش وظایف مختلفی که به آن محول می‌شود متکی به سیستم-روی-چیپ کرین ۹۹۰ است و از باتری ۷٬۲۵۰ میلی‌آمپرساعتی استفاده می‌کند.

تبلت هواوی همچون آیپد پرو می‌تواند قلم لمسی خود را به‌صورت بی‌سیم شارژ کند؛ به محض اتصال قلم به بخش کناری تبلت، فرایند شارژ شدن آن آغاز می‌شود. هواوی می‌گوید با تنها ۳۰ ثانیه شارژ قلم M-Pencil می‌توان به‌مدت ۱۰ دقیقه از آن استفاده کرد؛ در ضمن اگر این قلم را به‌مدت ۱ ساعت شارژ‌ کنید، می‌توانید ۱۰ ساعت از آن بهره بگیرید. در ضمن نکته‌ی جالب این است که حتی اگر دستگاهی به‌صورت بی‌سیم از طریق تبلت هواوی در حال شارژ‌ باشد نیز قلم لمسی در همین مدت زمانِ یک ساعته شارژ می‌شود؛ به‌عبارتی دیگر، میت‌پد پرو 5G می‌تواند هم‌زمان با شارژ‌ بی‌سیم دیگر دستگاه‌ها، قلم لمسی‌اش را نیز شارژ کند.

هواوی می‌گوید مدل 5G تبلت رده‌بالایش قرار است از ماه ژوئن ۲۰۲۰ (خرداد – تیر ۱۳۹۹) به‌بعد در سرزمین اصلی چین در کنار شماری از بازارهای متنتخب در آسیا-اقیانوسیه، اروپا، آفریقا، خاورمیانه و آمریکای لاتین در دسترس قرار گیرد. به‌علاوه مدل‌های 4G و وای‌فای این تبلت قرار است از ماه آوریل ۲۰۲۰ (فروردین – اردیبهشت ۱۳۹۹) در روسیه و ژاپن به‌همراه شماری از بازارهای منتخب آسیا -اقیانوسیه، اروپا، آفریقا، خاورمیانه و آمریکای لاتین عرضه شوند.

مدل پایه‌ی 5G تبلت جدید هواوی با ۸ گیگابایت حافظه‌ی رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی دارای قیمت ۷۹۹ یورو خواهد بود. همچنین قوی‌ترین مدل، ۸ گیگابایت حافظه‌ی رم در کنار ۵۱۲ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی دارد و با قیمت ۹۴۹ یورو عرضه می‌شود. هواوی به‌صورت جداگانه مدل‌های دیگری از این تبلت را با وای‌فای و شبکه‌ی 5G به‌فروش می‌رساند. مدل پایه‌ی نسخه‌ای از این تبلت که تنها به وای‌فای مجهز است قیمتی معادل ۵۴۹ یورو دارد و از ۶ گیگابایت حافظه‌ی رم در کنار ۱۲۸ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی استفاده می‌کند؛ قوی‌ترین مدل این نسخه با قیمت ۷۴۹ دلار به‌فروش می‌رسد و از ۸ گیگابایت حافظه‌ی رم در کنار ۲۵۶ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی بهره‌مند است.

قیمت تبلت میت‌پد پرو هواوی نسخه‌ی 4G معادل ۵۹۹ یورو (برای مدل مجهز به ۶ گیگابایت حافظه‌ی رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی) است؛ همچنین قوی‌ترین مدل این نسخه، ۸ گیگابایت حافظه‌ی رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه‌ی ذخیره‌سازی دارد و با قیمت ۶۹۹ یورو به‌فروش می‌رسد.

افزون بر این موارد اگر به تهیه‌ی لوازم جانبی تبلت جدید هواوی علاقه‌مند هستید، می‌توانید آن‌ها را جداگانه تهیه کنید. براساس اعلام رسمی هواوی، کیف نگهدارنده‌ی این تبلت با قیمت ۳۹ یورو، قلم M-Pencil با قیمت ۹۹ یورو، قاب مجهز به کیبورد موسوم به Smart Keyboard با قیمت ۱۲۹ یورو و کاور Folio با قیمت ۳۹ یورو در دسترس قرار می‌گیرند.

بررسی اجمالی Optoma ZK507

 

بررسی اجمالی Optoma ZK507

بررسی اجمالی Optoma ZK507 با شادکالا همراه باشید  : پروژکتور لیزری 4K جدید Optoma قدرت و امکانات بسیار خوبی برای ارائه و پخش ویدیو دارد.

نظر ما

پروژکتور لیزری 4K جدید Optoma با 5 هزار لومن قابلیت‌های چشمگیری برای پخش ویدیو و فایل‌های ارائه دارد اما با این حال از نظر انعطاف پذیری محدودیت‌هایی در آن مشاهده می‌شود.

مزایا

• تصاویر 4K براق و واضح
• بسیار درخشان و قوی
• مجموعه امکانات فوق العاده

معایب

• محدودیت دقت رنگ
• کنترل دستی لنز
• گران قیمت

Optoma ZK507 پروژکتور لیزری 4K جدید Optoma است که یک سخت‌افزار بسیار قوی برای پخش ویدیو محسوب می‌شود. این مدل به جای پیکسلشیفت، یک مدل کاملاً 4K است و خروجی تا 5 هزار لومن ارائه می‌کند.

این پروژکتور که مخصوص محیط‌های بزرگتر طراحی شده مجهز به تکنولوژی لیزر است و نور بسیار خوبی تولید می‌کند. پروژکتور Optoma قابلیت‌های مختلفی دارد که بسته به نیازهای شما می‌تواند گزینه بسیار خوبی برای شما باشد از جمله پشتیبانی از HDR،  گزینه‌های مختلف ریموت کنترل، قابلیت اتصال به لن و کارکرد 20 هزار ساعتی برای نورپردازی لیزری. اما تنها نقطه ضعفی که در Optoma ZK507 مشاهده می‌شود به سیستم نوری پروژکتور و انعطاف پذیری تنظیم و راه اندازی آن ارتباط دارد.

 

قیمت و دسترس پذیری

در حال حاضر Optoma ZK507 با قیمت 3999 دلار در امریکا قابل خریداری است و قیمت آن در انگلستان 4499 پوند است. هر چند این پروژکتور محصول ارزان قیمتی نیست اما مجهز به تراشه 4K DLP، منبع نور لیزری با قابلیت تولید 5هزار لومن و امکانات جانبی متعدد است. بدون شک این محصول با پروژکتورهای مشابه مثل BenQ LK952 قابل مقایسه یا حتی از آن ارزان تر است.

طراحی و امکانات

مهم ترین قابلیت Optoma ZK507 ترکیب یک تراشه 4K DLP بومی و یک منبع نور لیزری قدرتمند است. این عوامل در کنار هم باعث ایجاد یک پروژکتور بسیار قوی شده اند. طول این پروژکتور تقریباً نیم متر، ارتفاع آن 15 سانتی متر و وزن آن کمتر از 10 کیلوگرم است.

تراشه DLP مورد استفاده در این پروژکتور 3840 در 2160 پیکسلی است. در این تراشه که 4K واقعی محسوب می‌شود از هیچ نوع تکنولوژی پیکسلشیفتینگی استفاده نشده است. به گفته خود Optoma کنتراست این پروژکتور 2000:1 است و در برخی شرایط تکنولوژی‌های پویای آن این ارقام را به 300هزار:1 می‌رسانند.

چرخه رنگ این پروژکتور چهار بخشی است، از تکنولوژی HDR10 پشتیبانی می‌کند و طبق ادعای Optoma 75 درصد از فضای رنگی DCI-P3 را پوشش می‌دهد. هر چند این ویژگی آخر از نظر استانداردهای سینمایی حال حاضر چندان چشمگیر نیست اما قطعاً برای پروژکتوری که جهت کاربردهای بیزنسی و محیط‌های بزرگ طراحی شده چندان مهم نیست.

از نظر نوری نسبت پرتاب نور 1.39 به 2.22 است. این پروژکتور دارای قابلیت زوم دستی 1.6 برابری است و قطعاً نمی‌توانید در یک اتاق کوچک تصاویر بسیار بزرگی ایجاد کنید. یکی دیگر از ویژگی‌های مرتبط با بحث نور شیفت لنز است که تنها در حالت عمودی انجام می‌شود. همچنین لازم به ذکر است که کنترل‌های لنز از جمله شیفت، فاکوس و زوم آن همگی به صورت دستی انجام می‌شوند و نه به کمک ریموت کنترل. ممکن است این ویژگی برای کاربردهای مورد نظر شما چندان مطلوب نباشد.

 

از نظر ورودی Optoma ZK507 دارای یک جفت پورت HDMIو قابلیت پشتیبانی از VGA است. اما فقط یکی از پورت‌های HDMI آن از نوع HDMI 2.0 است و پورت دیگر HDMI 1.4 است در نتیجه از 4K 60 هرتز پشتیبانی نمی‌کند.

عدم وجود قابلیت شیفت افقی لنز باعث محدودیت‌هایی برای نصب می‌شود. اما مشکل اصلی کنترل دستی لنزها است بخصوص با توجه به قیمت بالای این محصول. توانایی تنظیم تصویر با ریموت کنترل در شرایطی مثل بلند بودن سقف و مکان‌هایی که برای دسترسی به پروژکتور موانعی وجود دارد، بسیار مهم است.

از نظر صوتی، این پروژکتور دارای دو اسپیکر 5 وات است که هر چند وجود آن مفید است اما برای کارهای مهم و جدی چندان مناسب نیست. مفیدترین ویژگی صوتی، خروجی صدا در هر دو فرمت 3.5 میلی متری و S/PDIF است که اگر منبع ویدیوی مورد استفاده شما مثل کروم کست گوگل یا Fire Stick آمازون خروجی صدا نداشته باشد بسیار مفید خواهد بود.

آخرین ویژگی قابل ذکر ریموت کنترل Optoma ZK507 است. این پروژکتور علاوه بر ریموت مادون قرمز از کنترل و مانیتور از طریق اینترفیس‌های مختلف از جمله http، Telnet، Cestron، PJLink و غیره پشتیبانی می‌کند. همچنین با مکانیزم وایرلس QuickCast Pro مخصوص Optoma که از دستگاه‌های اندروید و iOS پشتیبانی می‌کند نیز سازگاری دارد.

 

کارایی

قطعا این پروژکتور با 5 هزار لومن یک محصول کاملاً قدرتمند محسوب می‌شود. برای دسترسی به اوج کارایی باید Optoma ZK507 را در حالت ارائه قرار داد که منجر به روشن شدن فن‌های سیستم هم می‌شود. با توجه به نور و کارایی این محصول سطح سروصدای ایجاد شده توسط آن حتی در روشن ترین حالت کاملاً منطقی و مناسب است. Optoma ZK507 دارای یک حالت “سینما” است که خروجی نوری و سطح صدا را کاهش می‌دهد که این کاهش در مقایسه با یک پروژکتور مخصوص سینمای خانگی کاملاً ملموس است.

اما لازم به ذکر است که دقت رنگ این پروژکتور نسبت به یک مدل مخصوص سینمای خانگی با این قیمت قابل مقایسه نیست. همچنین در برخی گرادیان‌های رنگی نواربندی رنگ‌ها[1] مشخص و قابل مشاهده است که این مشکل برای یک سینمای خانگی با این قیمت قابل قبول نیست. اما برای محیط‌های بزرگ و به عنوان پروژکتور بیزنسی این ویژگی چندان ناامید کننده نخواهد بود.

 

در مجموع کیفیت Optoma ZK507 قابل قبول است. تصاویر تولید شده کاملاً درخشان و پرشور هستند و نور مناسب و خوبی تولید می‌کند تا در هر شرایطی تجربه نمایش قابل قبول و خوبی ایجاد کند. سطح کنتراست نیز مناسب و قابل توجه است بخصوص با توجه به سطح بالای نور پروژکتور.

اما تنظیم و راه اندازی پروژکتور ظرافت‌های خاصی دارد. دستیابی به فاکوسی مناسب در کل سطح تصویر کار نسبتاً ظریفی است اما می‌توان آن را انجام داد. عدم وجود قابلیت شیفت لنز افقی هم می‌تواند باعث دشواری‌هایی در نصب شود اما در مجموع انتظار می‌رود که بیشترین کاربران قادر به ایجاد تصویر 4K شفاف و واضحی با این پروژکتور باشند.

 

آخرین نکته قابل ذکر تراشه 4K بومی Optoma ZK507 است که جابجایی آن با مدل‌های پیکسل شیفتینگ که شبکه پیکسلی 4K را به صورت تخمینی محاسبه می‌کند، تغییر قابل توجه است. هر چند افزایش شفافیت محتوای ویدیویی با این تکنولوژی چندان قابل نیست اما هنگام نمایش داده و فایل‌های ارائه روی یک صفحه بزرگ قطعاً دقت و کیفیت ایجاد شده قابل توجه است. اگر به دنبال پروژکتوری هستید که به شما کمک کند ارائه‌هایی تاثیرگذار و جذاب داشته باشید، قطعاً این محصول شما را ناامید نخواهد کرد.

 

نظر نهایی

پروژکتور لیزری Optoma که برای محیط‌های بزرگ طراحی شده محصولی کاملاً باکیفیت است. این پروژکتور با لومن 5هزار برای محیط‌هایی که نیاز به کنترل نور دارند بسیار مناسب است. همچنین تراشه 4K DLP آن باعث شده که جزئیات تصویر و دقت آن در سطح بسیار خوبی قرار داشته باشد. این پروژکتور گزینه‌های مختلفی برای کنترل از راه دور و نظارت از طریق اترنت دارد و قابلیت پشتیبانی از پخش 4K وایرلس را دارد. امکانات صوتی این پروژکتور هم می‌توانند در برخی شرایط بسیار مفید باشند.

نقطه ضعف اصلی Optoma ZK507 مربوط به انعطاف پذیری و تنظیمات آن است. این پروژکتور قابلیت شیفت افقی لنز را ندارد و تمام تنظیمات لنز به صورت دستی انجام می‌شود. ممکن است این ویژگی در برخی شرایط مشکل آفرین باشد بخصوص اگر دائماً نیاز به دسترسی فیزیکی داشته باشید. همچنین دقت رنگ Optoma ZK507 چندان خیره کننده نیست و به عنوان یک پروژکتور سینمایی ممکن است چندان مناسب نباشد. اما در مجموع این محصول برای محیط‌های بیزنسی  و فضاهای بزرگ بسیار مناسب است.

معرفی ماوس Rival 3 از SteelSeries

معرفی ماوس Rival 3 از SteelSeries

بر خلاف تصور عده ای گیمینگ با کامپیوتر در حال رونق گرفتن و پیشرفت است. شرکت‌هایی مثل Corsair در حال خریداری شرکت‌های کوچک تر هستن تا امپراطوری سخت‌افزارگیمینگ خودشان را توسعه دهند و شرکت‌های ارائه دهنده مکانیزم استریمینگ در حال امضای قراردادهای بزرگ با پلتفرم‌های مختلف هستند. همزمان با رشد و توسعه این عرصه قیمت لوازم جانبی مخصوص گیمینگ هم رو به افزایش است. اما برای کاربرانی که به دنبال یک ماوس ساده و ارزان برای گیمینگ هستند، چه گزینه ای وجود دارد؟ معرفی ماوسRival 3 از SteelSeries

این ماوس کمتر از 30 دلار قیمت دارد و هر چند مجهز به زرق و برقی نیست که در لوازم مخصوص گیمرها مشاهده می‌شود اما وقتی بحث ماوس گیمینگ فوق العاده مقرون به صرفه مطرح باشد، SteelSeries Rival 3 تقریباً هر آنچه شما انتظار داشته باشید را دارد. همانطور که در بیشتر ماوس‌های گیمینگ پرطرفدار مشاهده می‌شود، Rival 3 هم نسبتاً سبک وزن است و 77 گرم وزن دارد و بدنه پلاستیکی مات آن به پیشگیری از ایجاد اثرانگشت و لک بر روی آن کمک می‌کند.

لوازم جانبی کامپیوتر

SteelSeries Rival 3

نوع محصول

یک ماوس گیمینگ فوق العاده مقرون به صرفه

قیمت

سی دلار

ویژگی مثبت

نورپردازی RGB سه منطقه ای بسیار درخشان، وزن سبک، حسگر کاملاً جدید TrueMove

ویژگی منفی

کم بودن نسبی تعداد دکمه‌ها، عدم وجود راهی برای تنظیم شدت نور

آنچه که باعث تمایز Rival 3 از سایر ماوس‌های گیمینگ مقرون به صرفه می‌شود، حسگر نوری جدید TrueMove Core است که دارای 8500 CPI (counts per inch تعداد نقاط در هر اینچ) و مکانیزم ردیابی ماوس یک به یک است که در ترکیب با هم دقت فوق العاده ای را ایجاد می‌کنند. بیشتر ماوس‌هایی که در این رنج قیمت قرار دارند، از حسگرهایی با دقت کمتر استفاده می‌کنند که باعث می‌شود حرکات ماوس شما کند یا جهشی به نظر برسند. اما حتی در مقایسه با ماوس‌هایی که بیشتر از دو برابر قیمت دارند از جمله Rival 600 به سختی می‌توان تفاوت خاصی را بین عملکرد کلی Rival 3 و محصولات گران قیمت تر مشاهده کرد.

اما از آنجایی که Rival 3 به جای دو حسگری که در محصولاتی مثل Rival 600 مشاهده می‌شود فقط دارای یک حسگر است، میزان دقت lift-off آن به همان اندازه نیست. دقت lift-off قابلیت ماوس برای حفظ پایداری و دقت هنگام برداشتن و گذاشتن سریع آن است مثل کاری که هنگام جستجو در نقشه‌ها در یک بازی RTS انجام می‌دهید و یا وقتی در یک بازی شوتر به اطراف می‌چرخید.

Rival 3 دارای شش دکمه کاملاً قابل تنظیم است از جمله دکمه‌های چپ و راست ماوس، دو دکمه جانبی که در سمت چپ ماوس قرار گرفته، یک غلتک قابل کلیک و یک دکمه تک در قسمت بالا که در حالت پیش فرض حساسیت ماوس را تنظیم می‌کند. مثل بقیه دکمه‌ها می‌توانید دکمه بالای Rival 3 را هم هر طور که خواستید تنظیم کنید اما طبق تجربه ما همان تنظیم پیش فرض که برای جابجایی سریع بین دو سطح حساسیت (900 و 1300 CPI) تنظیم شده، فوق العاده مفید و کاربردی است بخصوص در بازی‌های شوتری که در آن از اسلحه ای مجهز به دوربین استفاده می‌کنید. همچنین برای افرادی که ترجیح می‌دهند ماوس خودشان را تنها یک بار تنظیم کنند، Rival 3 دارای یک حافظه آنبورد است در نتیجه می‌توانید تنظیمات را یک بار ذخیره کنید تا حتی در صورت استفاده از ماوس با کامپیوتری دیگر نیاز به انجام مجدد کارها وجود نداشته باشد.

زیر این ماوس برجستگی‌های کوچکی قرار گرفته که کمک می‌کند پدهای زیر ماوس را راحت تر تعویض کنید چون با وجود دکمه‌هایی که رتبه 60 میلیون کلیک دارند (که شش برابر بیشتر از رتبه ماوس 40 دلاری G203 از Logitech است)، انتظار می‌رود که این ماوس مدت زیادی ماندگاری داشته باشد. با این وجود از آنجایی که تنها قطعه ارائه شده در جعبه Rival 3 خود ماوس است (و یک راهنمای کوچک) برای تعویض پدهای زیر ماوس باید با خود تولید کننده تماس بگیرید.

استفاده از اپلیکیشن SteelSeries Engine برای تنظیم و پیکربندی ماوس بسیار آسان است. حتی به شما گفته می‌شود که اگر از قبل گزینه‌های مربوط به مکان نمای پیش فرض ویندوز 10 را غیرفعال نکردید، حالا این کار را انجام دهید.

 

در نهایت Rival 3 نورپردازی RGB سه منطقه ای دارد که فوق العاده درخشان است. مثل تمام گجت‌هایی که به نورپردازی RGB خوبی مجهز شده اند، امکان تنظیم و سفارشی سازی نور Rival 3 هم وجود دارد و می‌توانید طیف وسیعی از رنگ‌ها و الگوهای مختلف را برای آن تنظیم کنید. اما نکته عجیبی که توجه ما را به خود جلب کرد این بود که راه آسانی برای تنظیم شدت نور در اپلیکیشن Steelseries وجود نداشت و این ماوس یا در حالت درخشش کامل چند رنگ قرار می‌گیرد و یا در حالت خاموش.

در هر صورت Rival 3 با توجه به قیمت 30 دلاری آن قطعاً قابلیت‌های خوبی دارد و با در نظر گرفتن این نکته که ارزانترین ماوس‌های گیمینگ از رقبایی مثل Logitech  و Razer  با قیمت 10 دلار بیشتر از این ماوس به فروش می‌رسند (هر چند Razer Basilisk با چند قابلیت بیشتر و دو دکمه اضافه تولید شده) و ماوس سی دلاری Harpoon Pro از Corsair حسگری قدیمی تر و با حساسیت کمتر دارد، می‌توان گفت که Rival 3 هم از نظر مشخصات و هم از نظر قیمت گزینه فوق العاده ای محسوب می‌شود.

Photo: Sam Rutherford (Gizmodo)

خلاصه نکات کلیدی

• ماوس Rival 3 طراحی مخصوص کاربران راست دست دارد که ممکن است کار با آن برای چپ دست‌ها کمی دشوار باشد.
• حسگرهای TrueMove Core جدید مورد استفاده در این ماوس CPI 8500 و قابلیت ردیابی نقطه به نقطه واقعی دارند.
• Rival 3 در مجموع شش دکمه دارد که تمام آنها در اپلیکیشن رایگان SteelSeries Engine قابل تنظیم هستند.
• این ماوس مجهز به حافظه داخلی است و می‌توانید تنظیمات آن را یک بار به صورت دلخواه سفارشی سازی کنید تا این تنظیمات در هر کامپیوتری بدون نیاز به نصب مجدد اپلیکیشن SteelSeries باقی بمانند.
• نورپردازی RGB سه منطقه ای Rival فوق العاده درخشان است (750 nit) اما متاسفانه راهی برای تنظیم شدت نور آن وجود ندارد.

بررسی هدفون LCD-i3

اسفند 4, 1398 1 بازدید 0 نظر

 بررسی هدفون  LCD-i3

بررسی هدفون LCD-i3: به لطف یک طراحی خلاقانه باز و پشتیبان مغناطیسی مسطح می تواند یکی از بهترین گوشواره هایی باشد که تا به حال به آن گوش فرا داده ایم و انتخاب بین گوش دادن به سیم و بی سیم تنها این موضوع را شیرین می کند. با این حال ، آنها بسیار گران هستند و عمر باتری می تواند خیلی بهتر باشد.

 

نقاط قوت

صدای باورنکردنی

گزینه گوش دادن بی سیم یا سیمی

پشتیبانی از بلوتوث 5.0

نقاط ضعف

عمر باتری عالی نیست
بسیار گران است

وفاداری صوتی باورنکردنی چیزی است که ما معمولاً با هدفون های بالای گوش در آن رعایت می کنیم ، اما هدفون هایی مانند Audeze LCD-i3 ثابت می کنند که صوتی ها لازم نیستند تا بتوانند صوتی را حل کنند.

این گوشواره های بی سیم گران قیمت با داشتن انتخاب اتصال سیمی و بی سیم ، موفقیت این هدفون محبوب iSINE 20 با نام تجاری را ایجاد می کنند.

ما این شانس را داشتیم که به طور خلاصه آنها را در نمایشگاه بریستول Hi-Fi Show 2020 آزمایش کنیم و فکر می کنیم ممکن است عاشق هم باشیم ..

قیمت و در دسترس بودن

هدفون بی سیم داخلی گوش Audeze LCD-i3 برای خرید با 899 دلار / 849 پوند قابل خریداری است که با قیمت تقریبی 1350 دلار در دسترس است.

این قیمت به مراتب بیشتر از گوشواره های سیمی ما تست شده است – حتی بالاترین هدفون های بی سیم واقعی ما ، Sony WF-1000XM3 ، خرده فروشی با کمتر از 350 دلار / 350 پوند. Audeze با رها کردن گوشواره های بسیار خاص و با قیمت بسیار غریبه نیست. هدفون LCD-i4 آن ، 2495 دلار قیمت دارد / 2399 پوند (حدود 3760 دلار AU).

طراحی و ویژگی ها

این گوشواره های متوسط شما نیستند و به همین ترتیب ، آنها طرحی را که معمولاً در قفسه های فروشگاه های مورد علاقه خود مشاهده خواهید کرد ، ورزشی نمی کنند.

اولین چیزی که در مورد Audeze LCD-i3 به آن توجه خواهید کرد ، فضای باز ، محافظ مشبک و قلاب های گوش بزرگ آن است که به گونه ای طراحی شده اند تا جوانه ها را در گوش شما ایمن نگه دارند.

با یک نمای تمام رنگ سیاه ، آرم نقره Audeze سرمایه A ‘یک طراحی لوکس به یک طراحی صنعتی دیگر می بخشد

Audeze سعی کرده تا ال سی دی i3 را تا حد امکان انعطاف پذیر و گزینه ای برای اتصال سیم و بی سیم ایجاد کند: بنابراین ، یا آنها را مستقیماً به تلفن خود یا PMP (پخش کننده موسیقی شخصی) وصل کنید ، در غیر این صورت ، می توانید آنها را تا حد ممکن وصل کنید. رمزگذاری ماژول بلوتوث 5.0. این دستگاه جداشونده ، LCD-i3 را به یک جفت گردنبند بی سیم تبدیل می کند و این امکان را برای بازپرداخت 24 بیتی با وضوح بالا از طریق بلوتوث با پشتیبانی یکپارچه برای aptX و aptX HD ، در کنار میکروفون داخلی برای برقراری تماس و از راه دور درون خطی فراهم می آورد.

عمر باتری تنها حدود 8 ساعت است ، که برای گردنبند شگفت آور نیست

عملکرد صوتی

جانشین هدفونهای محبوب iSINE 20 Audeze ، محفظه منیزیم ورزشی LCD-i3 و طراحی مخصوص مشبک هایی که برای “کاهش طنین ناخواسته” ساخته شده است.

در داخل جوانه ها درایور مغناطیسی مسطح وجود دارد ، که برای ارائه رزولوشن صوتی برتر از پیشینیان ساخته شده اند و تا 130dB صدای قدرتمند را ارائه می دهند.

ما کمی با گوشواره گوش سپری کردیم و آنها را با آزمایش “سلام حالا” در لندن گرامر لندن امتحان کردیم و با کیفیت صوتی که در اینجا ارائه شده بود از بین رفتیم. یک آواز کامل و پر زرق و برق آواز ، این نمایش را به سرقت برد ، با هوای بسیار نفس گیر در فهرست بالاتر ، به فضای صدا حس فضای کافی می دهد.

باس به طرز حیرت انگیزی بسیار قدرتمند نیز بود ، با صدای کوبه ای که از صدا در می آمد این حس را به وجود می آورد که صدا از هر زاویه ای به سمت شما می آید – بدون هیچ معنی و هدف برای هدفون های درون گوش. فرکانس های سه گانه ، هر چند ملایم ، دارای جزئیات و مهارت های زیادی بودند. DS

حکم اولیه

صدای Audeze LCD-i3 بسیار نفس گیر است – همانطور که انتظار دارید گوش های گوش را که تقریباً 900 دلار است / 900 پوند / 1400 دلار AU انتظار داشته باشید.

مطمئناً ، گوشواره های ارزان قیمت ارزان تر مثل اتصال بی سیم واقعی و لغو صدا را ارائه می دهند ، اما تعداد کمی از آنها می توانند کیفیت صدای صوتی صوتی واقعی را ادعا کنند.

این نقطه قیمتی بالا ممکن است آنها را به یک سرمایه گذاری بسیار بزرگ تبدیل کند – خصوصاً برای هدفون داخلی گوش که معمولاً ارزان تر از هدفون های بدون گوش است – و ما باید کمی بیشتر زمان را با LCD-i3 صرف کنیم تا بتوانیم بگوییم که آیا این سرمایه گذاری واقعاً ارزش آن را دارد.

بهترین گوشواره های بی سیم 2020 را بررسی کنید

منبع :.techradar

 

بررسی گلکسی بادز پلاس سامسونگ

بررسی گلکسی بادز پلاس سامسونگ

بررسی گلکسی بادز پلاس سامسونگ

نقاط قوت

• طراحی دو درایوره
• ماندگاری 11 ساعته باتری
• سازگار با iOS

نقاط ضعف

• عدم پشتیبانی از کدک پیشرفته
• فقط گواهینامه IPX2 برای مقاومت در برابر پاشیده شدن قطره‌های آب
• عدم حذف سروصدای محیط

خرید گلکسی بادز پلاس سامسونگ

گلکسی بادز پلاس سامسونگ نسخه جدیدی از ایربادهای کاملاً وایرلس این کمپانی هستند که ماندگاری زیاد باتری، بهبود کیفیت تماس‌های صوتی به دلیل وجود میکروفون داخلی سوم و یک طراحی جدید با دو درایور دارد که این درایورها قدرتمندتر بوده و صدایی بهتر و شفاف تر تولید می‌کنند. علاوه بر آن، این ایربادها در iOS هم از طریق اپلیکیشن جدید گلکسی بادز پلاس سامسونگ پشتیبانی می‌شوند.

اما در این ایربادها از کدک صوتی چندان پیشرفته ای پشتیبانی نمی‌شود و در مقایسه با AirPods Pro اپل رتبه IPX4 چندان بالایی ندارد.

در مجموع این ایربادها نسبت به مدل‌های قبلی بسیار پیشرفته تر و پکیج خیلی خوبی هستند. این ایربادها بعضی از ویژگی‌های مطلوب مدل‌های گران قیمت تر را ندارند و استفاده از آنها در تخت چندان راحت نیست اما برای افرادی که تمایلی ندارند هر روز ایرباد خودشان را شارژ کنند، بسیار مناسب هستند.

• گلکسی بازد پلاس سامسونگ در سایت آمازون با قیمت 136.32 دلار به فروش می‌رسد.

قیمت و دسترس پذیری

شرکت سامسونگ جدیدترین ایربادهای کاملاً وایرلس خود به نام گلکسی بادز پلاس سامسونگ را روانه بازار کرد که در ایونت Unpacked 2020 در شهر سانفرانسیسکو معرفی شد؛ در این رویداد شرکت سامسونگ اعلام کرد که امکان خریداری این محصول از 14 فوریه به صورت آنلاین وجود دارد و از 6 مارس در فروشگاه‌ها عرضه می‌شود.

این ایربادها با قیمت 149.99 دلار کمی از ایرباد گلکسی سال گذشته سامسونگ گران تر هستند اما در مقایسه با رقبایی همچون ایرپاد اپل کمی ارزان قیمت تر و در مقایسه با بهترین ایردبادهای وایرلس سال 2020 یعنی WF-1000XM3 شرکت سونی بسیار ارزان قیمت تر هستند.

قطعاً می‌توانید هدفون‌های وایرلس ارزان قیمت تری هم پیدا کنید – مثلاً JLab Go Air که فقط 29 دلار قیمت دارد– اما ایربادهایی هم هستند که قیمت بسیار بیشتری دارند از جمله Klipsch T10 که هنوز روانه بازار نشده اما قرار است به قیمت 649 دلار فروخته شود.

از نظر مقایسه با رقبا و ارزش محصول نسبت به پول، گلکسی بادز سامسونگ در میانه رده بندی قرار می‌گیرد

 

طراحی

گلکسی بادز پلاس جدید سامسونگ طراحی بسیار مشابهی با مدل‌های قبلی دارد از جمله محفظه‌های مرواریدی صیقلی و سری سیلیکون قابل تنظیم. این ایربادها به رنگ قرمز، سفید، آبی و مشکی تولید می‌شوند و با این تنوع رنگ انتظار می‌رود که بتوانید رنگی متناسب با استایل خودتان پیدا کنید.

این بادهای کوچک صیقلی که بر خلاف ایرپاد و ایرپاد پرو پایه بلندی ندارند، به راحتی داخل قاب شارژ خودشان و گوش شما قرار می‌گیرند و با یک برآمدگی کوچک که روی چین گوش بیرونی قرار می‌گیرد، در محل خود باقی می‌مانند.

این ایربادها با دارا بودن ابعاد 17.5 × 22.5 × 19.2 میلی متر بیشتر حجم کانال گوش را پر می‌کنند (که باعث می‌شود حین تمرین و ورزش داخل گوش بمانند) و قسمت کمی از آن بیرون گوش باقی می‌ماند. به دلیل انتخاب این طراحی استفاده از آنها در تختخواب چندان راحت نیست چون فشاری که دائماً از بالشت به این بادها وارد می‌شود باعث می‌شود که در گوش چندان راحت نباشند.

از نظر تنظیم و سفارشی سازی، داخل جعبه چند جفت سری اضافه خواهید داشت در سه سایز مختلف، یکی از این سری‌ها برجستگی بزرگتری دارد تا در صورت نیاز از آن استفاده کنید، همچنین یک حلقه پلاستیکی هم در این جعبه قرار گرفته تا اگر تمایلی به قرار گرفتن این برجستگی‌ها در لبه بیرونی ایرباد ندارید، از آن استفاده کنید.

در قسمت بیرونی یک دکمه لمسی وجود دارد که فشارهای تک، دوتایی، سه تایی و طولانی را تشخیص می‌دهد. قطعاً از کاربرد فشارهای تک، دوتایی و سه تایی اطلاع دارید اما فشار طولانی مدت می‌تواند دستیار مجازی شما را فعال کند، صدا را کمتر کند یا حالت تقویت صدای محیط را فعال کند.

ممکن است استفاده از دکمه لمسی برای کنترل ایرباد در ابتدا کمی سخت به نظر برسد چون فشردن دکمه باعث می‌شود که ایرباد بیشتر به داخل کانال گوش حرکت کند اما خیلی زود یاد می‌گیرید که هنگام استفاده فشار کمتری به آن وارد کنید. بهتر بود که سامسونگ هم یک دستیار مجازی همیشه فعال برای این ایرباد پیاده سازی می‌کرد اما متاسفانه تصمیم گرفته که این کار را انجام ندهد.

یکی دیگر از نقاط ضعف بادز پلاس این است که فقط در برابر پاشیده شدن قطرات آب رتبه محافظت IPX2 را دارد. در نتیجه این بادها برای ورزش مناسب هستند اما برای اینکه آنها را به استخر یا لب ساحل ببرید طراحی نشدند چون در چنین جاهایی به راحتی آسیب می‌بینند. برای مقایسه ایردپادز پروی اپل رتبه ضد آب IPX4 را دارد و هر چند کاملاً ضد آب نیست اما قطعاً نیازی به نگرانی برای خیس شدن و آسیب دیدن آنها در باشگاه یا زیر باران ندارید.

قاب بادز پلاس سبک و صاف با لبه‌های گرد است و به راحتی در جیب جا می‌گیرد. همانطور که انتظار می‌رود برای این قاب از پورت USB-C استفاده شده که در گوشی‌های جدید سامسونگ هم وجود دارد در نتیجه نیازی ندارید که یک کابل مجزا همراه خودتان داشته باشید.

ماندگاری شارژ باتری و قابلیت اتصال

گلکسی بادز پلاس سامسونگ در مقایسه با گلکسی بادز معمولی ماندگاری شارژ بسیار بیشتری دارد. این ایربادها خودشان 11 ساعت شارژ را نگه می‌دارند و قاب شارژ هم 11 ساعت دیگر شارژ آن را تامین می‌کند در نتیجه مجموع طول عمر باتری به 22 ساعت می‌رسد.

این 11 ساعت ماندگاری شارژ برای محصولی مثل ایرباد طولانی محسوب می‌شود اما برای قاب شارژ چندان زیاد نیست. مثلاً خود ایرپادز اپل 5 ساعت ماندگاری شارژ دارد ولی قاب آن 20 ساعت به آن اضافه می‌کند که در مجموع به 25 ساعت می‌رسد. در نتیجه هر چند باتری داخلی خود ایرباد ظرفیت بیشتری دارد اما قاب شارژ آن چندان قابل توجه نیست.

ما هم در مدت زمان تست ایربادز پلاس فقط یک بار مجبور به شارژ ایرباد و قاب آن شدیم و این زمان برای شنیدن موسیقی (چهار ساعت در روز) با حجم صدای متوسط کاملاً مناسب است. اگر برای کاهش صدای محیط نیاز دارید که با حجم صدای بیشتری به موسیقی مورد نظرتان گوش کنید، باید انتظار داشته باشید که شارژ ایرباد شما سریع تر تخلیه می‌شود.

از نظر اتصالات وایرلس، بلوتوث 5 اتصال وایرلس پایداری ایجاد می‌کند که در تست‌های ما هیچ وقت حتی در مناطق شلوغ هم از کار نیفتاد. برای مثال ایرپاد اپل فقط از نسخه 4.2 پشتیبانی می‌کند که حالا کاملاً قدیمی شده اما از تراشه H1 بهره می‌برد که منجر به بهبود کیفیت طول عمر باتری و کیفیت صدا در ایرباد می‌شود.

اما متاسفانه نه ایربادز پلاس سامسونگ و نه ایرپاد پروی اپل از کدک‌های صوتی پیشرفته مثل aptX، aptX با تاخیر کم و یا LDAC پشتیبانی نمی‌کنند. در حال حاضر تنها گزینه‌های در دسترس شما SBC و AAC هستند –که وجود AAC باعث شده بادز پلاس با iOS هم کار کند.

برای تنظیم و راه اندازی ایربادها می‌توان آنها را با بلوتوث همگام سازی کرد یا اپلیکیشن Samsung Galaxy Buds Plus و یاGalaxy Wearable را از گوگل پلی و اپ استور دانلود کرد. با این اپلیکیشن‌ها می‌توانید هدفون را سفارشی سازی کنید و قابلیت کاهش سروصدای محیط را هم تنظیم کنید در نتیجه قطعاً ارزش دانلود کردن را دارند. استفاده از هر دو اپلیکیشن نسبتاً راحت است و چند آپشن برای تنظیم صدا و تقویت صداهای محیطی دارند که حتماً در عرض یک دقیقه با آنها آشنا می‌شوید.

نکته آخر اینکه اگر چند دستگاه مختلف دارید، گلکسی بادز پلاس سامسونگ از جفت کردن چندگانه پشتیبانی می‌کند در نتیجه می‌توانید آنها را به چندین دستگاه مختلف متصل کنید بدون اینکه هر بار نیاز به جفت کردن مجدد آنها داشته باشید.

کیفیت صدا

مهم ترین ویژگی در قسمت صدای این ایربادها استفاده از یک سیستم دو درایوره جدید است. حالا در این ایربادها یک ووفر و یک توویتر قرار گرفته که طیف صدای ایربادها را گسترش داده و شفافیت کلی آن را افزایش می‌دهند.

قطعاً پس از استفاده طولانی از این محصول به این نکته پی می‌برید و از کیفیت صدای ارائه شده لذت می‌برید چون این صدا کاملاً گرم، مطبوع و شنیدن آن برای مدت طولانی لذت بخش است.

برای دستیابی به این هدف سیستمپردازشسیگنالدیجیتال (DSP) سامسونگ به خوبی باس و صداهای بالا، متوسط و پایین را تنظیم می‌کند در نتیجه می‌تواند برای مشاهده ویدیوهای یوتیوب یا نت فلیکس و بعضی ژانرهای موسیقی فوق العاده باشد. مثلاً آلبوم Father of All از گرین دی با این ایرباد صدای خیلی خوبی دارد و دلیل آن استفاده از طیف موزیکال سطح متوسط در این آلبوم است.

با این حال آهنگ‌هایی که باید باس خیلی خوبی داشته باشند مثل Brass Monkey از Beastie Boys با ایربادهای دیگر صدای بهتری دارند بخصوص با ایربادی مثل Powerbeats Pro که تاکید بیشتری بر low-end(فرکانس‌هایزیر 125 هرتز) دارد.

با استفاده از گلکسی بادز پلاس سامسونگ و یا اپلیکیشن Samsung Wear می‌توانید صدای ایرباد را تنظیم کنید (در حالت‌های Soft، Dynamic، Clear، Treble و Bass Boost) اما تفاوت چندانی بین این حالت‌ها وجود ندارد

هر چند افزایش شفافیت صدا ویژگی کلیدی طراحی جدید سامسونگ است اما حجم صدای میکروفون داخلی هم افزایش یافته و همین منجر به بهبود کیفیت تماس‌ها می‌شود. ظاهراً این ادعا کاملاً درست است چون همه افرادی که ما با آنها تماس گرفتیم به ما گفتند کیفیت صدای میکروفون به صورتی است که حس می‌کنید مستقیماً و به صورت رودررو با مخاطب صحبت می‌کنید.

وجود میکروفون اضافه باعث شده که تقویت صدای محیط هم بهتر شود. قطعاً تقویت صداهای محیط که باعث می‌شود سروصدای محیط به جای کاهش یا از بین رفتن بیشتر تقویت شوند چندان خوب نیست اما برای مکان‌هایی مثل فرودگاه یا پایانه‌های اتوبوس رانی که منتظر شنیدن صدای بلندگو هستید یا مثلاً در حال دوچرخه سواری می‌تواند مفید باشد.

مهم ترین انتقادی که می‌توانیم نسبت به بادز پلاس سامسونگ وارد کنیم این است که قابلیت حذف سروصدای محیط را ندارد و از نظر کاهش سروصدای غیرفعال (passive)توانایی چندانی ندارد. این یعنی اگر قصد دارید در محیط بیرون از آنها استفاده کنید انتظار شنیده شدن سروصداهای محیط را حین گوش کردن به موزیک داشته باشید. اگر در باشگاه هستید و شنیدن کمی از صداهای اطراف شما را اذیت نمی‌کند یا اگر در اداره هستید و می‌خواهید صدای همکارانتان را بشنوید این قابلیت می‌تواند مفید باشد اما اگر به دنبال تفکیک کامل صدا هستید باید محصول دیگری را انتخاب کنید.

اگر ایرباد شما گم شود می‌توانید با رفتن به اپلیکیشن آن و انتخاب گزینه Find My Earbuds به راحتی آن را پیدا کنید. اگر ایرباد شما هنوز شارژ داشته باشد، انتخاب این گزینه باعث پخش صدای زنگ از ایرباد می‌شود که شدت صدای آن به تدریج افزایش پیدا می‌کند و این قابلیت برای افرادی که دائماً وسایل خود را گم می‌کنند بسیار مفید است.

نظر نهایی

در مجموع می‌توان گفت بین ایربادهای کاملاً وایرلس گلکسی بادز پلاس سامسونگ در رده متوسط قرار دارد. ماندگاری باتری تا 11 ساعت به ازای هر بار شارژ باعث شده که این ایربادها برای افرادی که تمایل ندارند هر شب هدفون خودشان را شارژ کنند گزینه مناسبی محسوب شوند. با این وجود این ایرباد دستیار مجازی داخلی یا قابلیت‌های ضدآب واقعی را ندارد.

اما بدتر از آن عدم وجود قابلیت حذف یا کاهش صداهای محیط است که در محصولاتی مشابه مثل اکوبادز آمازون وجود دارد. هر چند کیفیت این محصول آمازون و ماندگاری شارژ آن به اندازی گلکسی بادز پلاز نیست اما این قابلیت‌ها هنگامی که قصد گوش کردن به موزیک در یک متروی شلوغ و پرسروصدا را داشته باشید، چندان با اهمیت به نظر نمی‌رسند.

در مجموع گلکسی بادز پلاس سامسونگ برای افرادی که صرفاً به دنبال ایرباد کاملاً وایرلسی هستند که هر روز نیاز به شارژ نداشته باشند، مناسب است. بعلاوه طراحی دو درایوره این ایربادها یک پیشرفت قابل توجه محسوب می‌شود و برای گوش کردن به موزیک و مشاهده ویدیو بسیار مناسب هستند.

در نهایت اگر کاربر iOS هستید ایرپادز پروی اپل و یا اگر کاربر اندروید هستید WF-1000XM3 سونی برای شما مناسب تر است و هر دوی آنها صدای بهتر و قابلیت حذف سروصدای محیط را دارند. ماندگاری باتری این دو محصول به اندازه گلکسی بادز پلاس نیست و قیمت آنها دو برابر محصول سامسونگ است اما از نظر ما گزینه خوبی محسوب می‌شوند.

مایکروسافت سرفیس پرو را به صفحات خورشیدی مجهز می‌کند

مایکروسافت سرفیس پرو را به صفحات خورشیدی مجهز می‌کند

مایکروسافت در اکتبر ۲۰۱۹ لپ‌تاپ سرفیس پرو ۷ را به خط‌تولید سرفیس پرو اضافه کرد. این نسخه از سرفیس پرو درمقایسه‌با نسخه‌‌ی قبلی تغییرات کوچکی کرده بود؛ در‌حالی‌که بسیاری گمان می‌بردند لپ‌تاپ مایکروسافت سرفیس پرو ۷ با تغییرات شگفت‌انگیزی روانه‌ی بازار می‌شود. در آن زمان، گزارش‌هایی وجود داشت که نشان می‌داد مایکروسافت در سال ۲۰۲۰ نسخه‌ی جدید سرفیس پرو را با طراحی جدید معرفی خواهد کرد. همچنین، ثبت اختراع جدید مایکروسافت این ایده را در ذهن تقویت می‌کرد که تیم سرفیس مایکروسافت تلاش می‌کند انقلابی در خط‌تولید سرفیس پرو ایجاد کند. مایکروسافت سرفیس پرو را به صفحات خورشیدی مجهز می‌کند

مایکروسافت پایه‌ی نگه‌دارنده‌ی مناسبی برای سرفیس پرو طراحی کرده و این پایه یکی از ویژگی‌های جالب این لپ‌تاپ است؛ اما مایکروسافت قصد دارد با قدم‌برداشتن در مسیر انرژی سبز، این ویژگی را به‌مرور تکمیل و تقویت کنند. مایکروسافت در سال ۲۰۱۸، اختراعی به‌نام «پوشش دارای چند پنل خورشیدی برای دستگاه‌های حمل‌‌شدنی» را ثبت و در سال ۲۰۲۰، آن را رسما اعلام کرد.

این اختراع درباره‌ی ایده‌ی قراردادن پنل‌های خورشیدی در پایه‌ی نگه‌دارنده‌ی سرفیس پرو ۸ است تا بتواند تضمین کند زمانی‌که دستگاه در حال جابه‌جایی است، انرژی موردنیاز آن به‌صورت ثابت تأمین خواهد شد.

در تصویر نمایش داده‌شده در توضیحات این اختراع، دستگاهی از خانواده‌ی سرفیس پرو نشان داده شده‌ که پوشش آن از پنل‌های خورشیدی پوشیده است و صفحه‌کلیدی نیز همراه آن وجود دارد. در این تصویر حداقل چهار پنل‌ خورشیدی در قسمت پشت پوشش قرار گرفته تا بتواند دستگاه را با استفاده از منابع نور مانند خورشید شارژ کند.

مایکروسافت گفته‌ است این پنل‌ خورشیدی می‌تواند علاوه‌بر خورشید با استفاده از هر منبع نور مصنوعی که در نزدیکی صفحه قرار می‌گیرد، دستگاه را شارژ کند. نکته‌ی جالب این است که پنل‌های خورشیدی روی دستگاه به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که حتی وقتی دستگاه در حال استفاده باشد، بازهم می‌تواند آن را شارژ کند. این در حالی است که به‌گفته‌ی مایکروسافت، در‌حال‌حاضر شارژرهایی در بازار وجود دارند که با پنل‌های خورشیدی کار می‌کنند؛ اما تنها درصورتی قابلیت شارژ دستگاه را دارند که دستگاه در حال استفاده نباشد. مایکروسافت در این اختراع تلاش کرده‌ است این محدویت را از بین ببرد.

براساس آنچه در متن این اختراع آمده‌ است، می‌توان به‌جای چهار پنل‌ خورشیدی، از تعداد بیشتری پنل‌ خورشیدی استفاده کرد. درضمن، پنل‌های خورشیدی استفاده‌شده در این دستگاه می‌تواند از بین انواع مختلف پنل‌های خورشیدی مانند پنل‌ خورشیدی مونوکریستالین و مولتی‌کریستالین انتخاب شود.

نکته‌ی مهم درباره‌ی اختراع جدید مایکروسافت این است که لولای پایه‌ی نگه‌دارنده به کاربر اجازه می‌دهد زاویه‌ی ایستادن آن را طوری تنظیم کند که بیشترین میزان نور ممکن به آن بتابد. بدین‌ترتیب نورخورشید یا نور مصنوعی ایجادشده می‌تواند به‌واسطه‌ی پنل‌های خورشیدی به انرژی لازم برای شارژ باتری دستگاه تبدیل شود. هنوز مشخص نیست ردموندی‌ها سرفیس پرو دارای پنل‌های خورشیدی را در سال ۲۰۲۰ به بازار ارائه خواهند کرد یا خیر.

مایکروسافت درباره‌ی این اختراع چنین گفته‌ است:

این اختراع پوششی برای دستگاه‌های حمل‌شدنی است که چند پنل خورشیدی و یک صفحه‌کلید متصل به آن دارد. این پنل‌های خورشیدی روی پایه‌ی نگه‌دارنده قرار گرفته‌اند و زاویه‌ی صفحه‌ای که پنل‌ها روی آن قرار دارند، قابل‌کردنی است تا حداکثر نور ایجادشده‌ی منبع نور به پنل‌ برسد.

این اختراع ایده‌ای را مطرح کرده‌ است که پیش‌از‌این مطرح نشده‌ بود. البته با اینکه ایده‌ی قراردهی پنل‌های خورشیدی در پایه‌ی نگه‌دارنده‌ بسیار جالب است، مایکروسافت برای اینکه بتواند این ایده را به واقعیت تبدیل کند، باید با مشکلات بسیاری دست‌وپنجه نرم کند.

نکته‌ی مهم دیگر درباره‌ی این اختراع استفاده از عبارت «دستگاه‌های حمل‌شدنی» در عنوان آن است.در طرح معرفی این اختراع از تصویر سرفیس پرو استفاده شده است؛ اما به‌نظر می‌رسد اگر مایکروسافت آن را تولید کند، احتمالا در دستگاه‌هایی غیر از سرفیس پرو هم از آن استفاده خواهد کرد. این شرکت در حال بازگشت به گردونه‌ی رقابت گوشی‌های هوشمند است و امسال با رونمایی سرفیس دوئو  این موضوع را به‌صورت عمومی اعلام کرد؛ درنتیجه ممکن است مایکروسافت پنل‌های خورشیدی را علاوه‌بر سرفیس پرو در سرفیس دوئو یا حتی گوشی‌های هوشمند تولید شرکت‌های دیگر به‌کار برد. باید منتظر بود و دید مایکروسافت چگونه این اختراع را به‌عنوان عاملی برای بهبود بازار فروشش به‌کار می‌برد.